#گزیده_کتاب
#شرح_دعای_ندبه
📚 البته شایسته است که از حجت باقیمانده از حجج الهی نهایت قدردانی شود و به وجود او در این زمان افتخار کنیم و آ گاه باشیم که ما دیگر غیر از او از اولیا و اوصیای حق کسی را نداریم و همه را از دست دادهایم و ا گر ما علاقهمندان به خاندان عصمت و طهارت از این ولیّ عصر و حجت الهی و یگانه یادگار اولیای حق ستایش و قدردانی نکنیم؛ پس آن ایمان و علاقهمندی ما کجاست، آری قدر زر زرگر بداند، قدر گوهر گوهری.
📌 برگرفته از کتاب «شرح دعای ندبه»، تألیف محیالدین علوی طالقانی، شرکت چاپ و نشر بینالملل، ص 363
#گزیده_کتاب
#هوای_دو_نفره
📚 زبان راه رسیدن به همۀ خوبیها و بدیهاست. شما با مدیریت یا عدم مدیریت کلام، میتوانید دنیا و آخرت را برای خود به بهشت یا جهنم تبدیل کنید. در واقع بیشترین و گناهان و گرفتاریهای ما از راه گفتار است. در بین زوجها نیز بسیاری از همسرآزاریها با زبان صورت میگیرد. پیامبر خوبیها صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم در این باره میفرمایند: «هر زنی شوهرش را با زبان آزار دهد پروردگار متعال هیچ مال، عوض و کار نیکی را از او نمیپذیرد تا آنکه همسرش را راضی کند؛ اگرچه روزها را روزه بگیرد و شبها به عبادت بگذراند و بندههایی را در راه خدا آزاد کند و اسبهای اصیلی را در راه خدا انفاق کند. [چنین زنی] در زمرۀ نخستین کسانی است که وارد بهشت میشوند. البته برای مرد نیز همین گونه خواهد بود، چنانچه به زن خود ستم کند.
📌 برگرفته از ص 92 و 93 جلد اول کتاب «هوای دو نفره»، تألیف حسین رستمی، شرکت چاپ و نشر بینالملل.
#گزیده_کتاب
#رایحه_ماه
📚 مولایم را در حال عبادت یافتم. پشت سرشان به نماز ایستادم. به هر آیۀ قرآن که میخواندند، آرامش بیشتری مییافتم. اینک جوانی چهارده ساله را مینمایانند که حتی موی نرمی از محاسن بر رخسار چون ماهشان روییده. به تبسمی که مرا از شوق آکند، در من نگریستند. فرمودند: دوست من، عمری (عثمانبنسعید عمری)، بگو به ماندن راغبی یا به رفتن؟
دست مبارکشان را بوسیدم و آکنده شدم از بوی مشک و عنبر. بل خوشبوتر. گفتم: «گر بمانم پسر رسول خدا را خدمت کردهام و ثواب آخرتم افزون میشود. اگر بروم که میدانم خدا از من راضی است و آمرزیده میروم و به دیدار پدرانتان میشتابم، که قول جد و پدرتان چنین بوده است. پس هم ماندنم خوش است و هم رفتنم.
دستشان را بر شانهام فشردند و فرمودند: ما از تو راضی هستیم، پس خدا هم از تو راضی خواهد بود. به امورت رسیدگی و خود را تجهیز کن. به یاران و به وکلایمان اعلام کن که بهزودی به دنیای دیگر خواهی رفت. پس پسرت ابوجعفر را وکیل و جانشین خود معرفی کن و نشانیهای وکالت را به او بسپار. خدا تو را جایگاه نیکو در بهشت عطا خواهد کرد. بدان که به هنگام مرگ، مرا نزد خود خواهی یافت. تو را بدرقۀ دنیای دیگر خواهم کرد و خدا گواه است که پدرم در سرای دیگر به استقبالت میآید.
📌 برگرفته از ص 167 و 168 رمان «رایحۀ ماه»، نوشتۀ الهه بهشتی، شرکت چاپ و نشر بینالملل
#گزیده_کتاب
#فلاح_السائل
✅ حالات پیامبر در هنگام نماز
📌 برگرفته از ص 190 چاپ پنجم کتاب فلاح السائل، تألیف سیدبنطاووس، ترجمۀ محمدرضا جباران، شرکت چاپ و نشر بینالملل
#گزیده_کتاب
#فلاح_السائل
✅ بهترین سوره برای نمازهای واجب
📌 برگرفته از ص 191 چاپ پنجم کتاب فلاح السائل، تألیف سیدبنطاووس، ترجمۀ محمدرضا جباران، شرکت چاپ و نشر بینالملل
#گزیده_کتاب
#فلاح_السائل
✅ فضیلت تعقیب نماز
📌 برگرفته از ص 194 چاپ پنجم کتاب فلاح السائل، تألیف سیدبنطاووس، ترجمۀ محمدرضا جباران، شرکت چاپ و نشر بینالملل
✅ عرض ارادتی به ساحت حضرت خدیجه سلاماللهعلیها
#گزیده_کتاب
#سیره_نامه_امیرالمومنین
📚 شیخ طوسی از عمار و ابورافع روایت نموده است: ... [پیامبر صلّیاللهعلیهوآله] به علی فرمان داد تا مرکبهایی برای خودش و فاطمهها و دیگر افراد بنیهاشم که برای هجرت همراه وی آماده شده بودند، بخرد. ابوعبیده گوید: به عبیداللهبنابیرافع گفتم: «آیا رسول خدا برای چنین هزینهای اموالی داشت؟» عبیدالله پاسخ داد: «در حالی که پدرم این ماجرا را نقل میکرد، همین سؤال تو را از او پرسیدم و او جواب داد: «پس گمان داری که اموال خدیجه چه شد؟ رسول خدا فرموده است: هیچ مالی به اندازۀ مال خدیجه برایم سودمند نبود. پیامبر از مال خدیجه، بدهکار و اسیر را آزاد نمود و به تأمین زندگی نیازمندان پرداخت و آن را در پیشامدهای دشوار هزینه نمود و در مکه برای پذیرایی از یارانش صرف کرد و نیز برای هجرت کسانی که قصد مهاجرت داشتند، از آن پرداخت. هنگامی که بار کاروان قریش در دو سفر زمستانی و تابستانی به حرکت درمیآمد، بخشی از آن بار از آنِ خدیجه بود. او ثروتمندترین فرد قریش به شمار میآمد و پیامبر مقداری از اموال وی را در زمان حیات آن بانو، به اندازهای که خواست، هزینه نمود. بخش دیگر را خدیجه پس از وفاتش برای پیامبر و فرزندانش به ارث نهاد.»
📌 برگرفته از ص 100 و 102 از جلد اول کتاب «سیرهنامۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام»، تألیف علی کورانی و ترجمۀ سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، شرکت چاپ و نشر بینالملل
#گزیده_کتاب
#سیره_نامه_امیرالمومنین
📚 امیرالمؤمنین از کشته شدن مالک اشتر بسیار اندوهگین شد. ثقفی گوید: از صعصعةبنصوحان روایت شده که چون خبر مرگ اشتر به علی رسید، فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون. الحمدلله رب العالمین. بارخدایا! میدانم كه مالک اكنون در نزد توست. مرگ او از مصائب روزگار است. خدا، مالک را رحمت كند كه به عهد خویش وفا كرد و از این جهان برفت و خدایش را دیدار كرد. البته خود را آماده کردهایم كه پس از مصیبت مرگ رسول خدا بر هر مصیبتی دیگر صبر كنیم؛ زیرا مرگ او بزرگترین مصیبت است.» ... پیوسته پشت علی استوار بود تا اشتر وفات كرد. سیادت اشتر در كوفه بیش از احنف در بصره بود. از مشایخ نخع روایت شده است: چون خبر مرگ اشتر به علی رسید، نزد او بودیم. بر او بسیار سوگوار شد و افسوس خورد و فرمود: «پاداش بزرگ خدا از آن مالک باد! مالک؛ چه مالكی! اگر كوه میبود، كوهی عظیم بود. اگر سنگ میبود، سنگی سخت بود. آری؛ به خدا سوگند! مرگ تو بسیاری را لرزانید و بسیاری را شادمان كرد. گریندگان باید بر چنین كسی بگریند. آیا کسی چون مالک میتوان یافت؟» علقمةبنقیس نخعی گوید: پیوسته علی افسوس میخورد و دریغ میگفت تا آنجا كه باور کردیم این مصیبت به او رسیده، نه به ما. تا چند روز نشان این غم بر چهرهاش آشكار بود. (الغارات، 1/ 264)
📌 برگرفته از ص 852 و 853 از جلد دوم کتاب «سیرهنامۀ امیرالمؤمنین علیهالسلام»، تألیف علی کورانی و ترجمۀ سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، شرکت چاپ و نشر بینالملل
چاپ و نشر بینالملل
#معرفی_کتاب #مسائل_و_مشکلات_زناشویی 📚 «مسائل و مشکلات زناشویی» به قلم آیتالله احمد بهشتی تجدید چاپ
#گزیده_کتاب
#مسائل_و_مشکلات_زناشویی
📚 ازدواج موقت، برای اشخاصی که نمیتوانند ازدواج کنند یا میتوانند ازدواج کنند؛ ولی نمیخواهند شرایط و شایستگی لازم را برای ورود به مدرسه تکاملبخش خانواده به دست آورند، وسیلهای است بسیار مفید. آنها از این رهگذر، هم از زنای کبیره، مصونیت پیدا میکنند و هم از زنای با چشم و هم از خطرها و وسوسههای شیطانی. در عین اینکه از این خطرهای مهلک رهایی پیدا میکنند، هرگز برای زن و فرزند، به کسب حرام روی نمیآورند و مخارج و هزینههای خانوادگی، آنها را به شبهات نمیافکند و در عین حال، مشغلهای هم ندارند که باعث غفلت آنها از یاد خدا بشود. متأسفانه سوءاستفادهها و برداشتهای غلط از این قانون ارزشمند سبب شده است که اشخاصی صیغه را امری مبتذل یا غلط، تصور کنند. درحالیکه شرایط اجتماعی ایجاب میکند، افرادی که قادر به تشکیل خانواده نیستند یا شایستگی آن را ندارند، بتوانند از این رهگذر خود را از خطر انحرافات جنسی و بیعفتی رها سازند.
📌 برگرفته از ص ۲۱۲ کتاب «مسائل و مشکلات زناشویی»، تألیف آیتالله دکتر احمد بهشتی، شرکت چاپ و نشر بینالملل
#گزیده_کتاب
#اطلس_اندیشه_معاصر_عرب
📚 دومین دورۀ مهم وهابیت از 1319ق با ظهور عبدالعزیز بن عبدالرحمن شروع میشود. در این زمان انگلستان به افرادی در اطراف و اکناف جهان اسلام کمک میکرد تا با تسخیر برخی مناطق و اعلان استقلال به تضعیف امپراتوری عثمانی بپردازند. یکی از این افراد، جوانی نوزده ساله از خاندان آل سعود به نام عبدالعزیز بود که به کمک انگلستان توانست منطقۀ نجد را تصرف و پس از فرو پاشی امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول، اعلان استقلال کند و عربستان سعودی را بنیان نهد. با وجود امپراتوری عثمانی، انگلستان به عبدالعزیز اجازۀ حمله به حجاز را نمیداد و فقط منطقۀ نجد را در اختیار داشت، اما با فروپاشی عثمانی و چراغ سبز انگلستان، عبدالعزیز به حجاز حمله برد و در 1343ق منطقۀ حجاز را تصرف و مکه و مدینه را ضمیمۀ قلمروی آل سعود ساخت و به تخریب قبور اولیای الهی پرداخت و قبههای متبرک ائمۀ بقیع در 8 شوال 1344ق تخریب شد. آنها میخواستند قبر شریف پیامبر خدا را نیز تخریب کنند که با مقاومت مردم مدینه و عصبانیت مسلمانان جهان و بنا به مصلحت و به طور موقت از این کار عقب نشستند؛ لیک این آرمان تحققنایافته را همچنان در ذهن زنده داشتند.
📌 برگرفته از ص 82 کتاب «اطلس اندیشه معاصر عرب» تالیف حسن علیپوروحید با همکاری پژوهشکده باقرالعلوم، شرکت چاپ و نشر بینالملل
📚 #خواندنی
📎 #ملداش
🧩 #گزیده_کتاب
🖇 - چشمت چی شده؟
+ داشتم تیمم میکردم، خاک رفت توی چشمم
- چه جوری تیمم میکردی؟
+ داشتم خاک رو به دست و صورتم میمالیدم. یه لحظه که چشمم رو باز کردم، خاک رفت توش.
- یعنی خاک ریختی روی صورتت و مالیدی؟
+ مگه تو تیمم به جای آب، خاک نمیریزن؟
ایلچی چشم خانهاش را گشاد کرد: «یعنی تو خاک رو به جای آب ریختی روی صورتت؟»
ایلچی نتوانست رفتارش را خشک و جدی، ادامه دهد. لبخند زد و ادامه داد: « اصلا چرا تیمم میکنی؟»
+ میخوام نماز بخونم ملداش.
- آب که هست ... چرا وضو نمیگیری؟
+ ببخشید ملداش... تنم پاک نیست. غسل جنایت دارم.
ایلچی نفس عمیقی کشید: «غسل جنایت نه ... جنابت. اون خاک رو هم باید میریختی روی سرت!» یعقوب گفت: «کاری که من دیشب توی خواب کردم، از صدتا جنایت هم بدتر بود!»
ایلچی نمیدانست که یعقوب واقع «جنایت» را با « جنابت» اشتباه گرفته یا دارد سر به سرش میگذارد.
- نمی خواد توضیح بدی. وقتی غسل جنابت داری و آب هم دم دستته، ضرری هم نداره، تیمم درست نیست. باید غسل کنی.
✍️ نویسنده: #مهدی_کرد_فیروزجایی
📌 صفحه: ۱۴۰
📌 شمارگان: ۱۰۰۰
📌 خرید و دانلود رایگان بخشی از کتاب در لینک زیر:
B2n.ir/Meldash
#با_بین_الملل_جهانتان_را_تغییر_دهید🌱
🌱 #شرکت_چاپ_و_نشر_بین_الملل
🆔 @nashre_beynolmelal