. 🔹 🔹 🔹 . 256 صفحه|۲۷۰۰۰تومان| . 📚برشی از کتاب قرار بود، محمدتقی با گردانی برود که احتمال شهادت و تلفات نیروهای او در آن گردان زیاد بود؛ آن قدر که حتی مقدور نباشد، جنازه‌ها را برگردانند. عملیات سخت و سنگین بود. خیلی دلمان می‌خواست را ببینیم. خان‌طومانی که قرار بود، محمدتقی با نیروهایش بروند و آزادش کنند و ما رفتیم که خط را نگاه کنیم. جایی نشستیم، حدود ده دقیقه. نمی‌دانستیم، اینجا تا ساعتی دیگر می‌شود محل شهادت بهترین دوستمان. بچه‌های افغان به ما خبر دادند، اینجا که ما نشسته‌ایم، محل خطرناکی است و دشمن با قناصه نیروهای ما را می‌زند. از آنجا آمدیم پایین. آقا عبدالله صالحی و شهید رادمهر پایین بودند که خط‌ها را تهیه کنند شیرازی‌ها به ما گفته بودند که منطقه عمار خطرناک‌ترین منطقه است؛ با این حال اگر منطقه عمار سقوط کند، نمی‌شود دیگر خط دوم تشکیل بدهیم؛ چون در شیب قرار داریم. وقتی فرمانده ها و تعداد نیروهایشان را در مناطق مختلف دیدم، تعجب کردم و محمدتقی که فرمانده خط عمار شده بود با کمترین نیروها. پرسیدم: _ آقا عبدالله! چرا نیروهای عمار این‌قدر کم هستند؟ گفت: ما اینجا محمدتقی را داریم. از این همه دلیری و اطمینانی که به او داشتند، شگفت‌زده شده بودم. خیال فرماندهی کاملا جمع بود. آن قدر شجاع بود که به تنهایی کمبود نیرو را جبران کند. . 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 . 🌏خرید اینترنتی https://b2n.ir/904183 📞مرکز پخش 02537840844 📲پیامکی 3000141441 . 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 . 🆔 @nashreshahidkazemi