📖 مگر چشم تو دریاست
🌷 روایت زندگی همسر و مادر شهیدان جنیدی
✂️ یکی-دو روز مانده به اعزام، آمد توی آشپزخانه گفت: «مامان من دارم میرم!» خب میدونم!» میرم شهید میشم؛ اما آلبالوپلو نخوردمها!» گفتم: «آهان! خب از اول همین رو بگو. تو برو شهید شو، من آلبالوپلو میپزم میدم بیرون؛ نترس!» چه فایده؟ دیگه من نیستم که بخورم!» چشم مامان جان. کی خواستی و من درست نکردم؟» همینطور میگفتیم و میخندیدیم. اما بعد که رفت، با خودم گفتم ایکاش آن حرف را به بچهام نمیزدم؛ حتی برای شوخی.»
☘️ برای مشاهده این کتاب و بقیه کتابهای انتشارات شهید کاظمی از طریق زیر اقدام نمایید.
✅ پیامکی
۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱
✅ تلفنی
02533551818
✅ اینترنتی
https://b2n.ir/r28344
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔
https://eitaa.com/nashreshahidkazemi