روزها میگذشت. مردم ترور میشدند و خانوادهها عزادار. بهشت زینب آبادتر از کل منطقه به نظر میرسید. در طول روز تعداد افرادی که سر مزار عزیزانشان میآمدند بیشتر از افراد موجود در محل بود.
دیگر اوضاع طوری شده بود که خبر انفجار و انتحار از جمله خبرهای معمول بود و مردم با شنیدن چنین خبرهایی تنها سعیشان این بود که بفهمند کسی از فامیلشان شهید شده یا نه. یک بیحسی عجیبی در بین مردم به وجود آمده بود. عدهای که با پول کشورهای خارجی ثروتمند شده بودند به فکر زندگی مرفه بودند و اصلاً به این وضع نابسامان فکر نمیکردند.
🔗 برش از کتاب
#نبرد_تیله_ها
📌 انتشاراتشهیدکاظمی
🖇 شبکه بزرگ تولید و توزیع کتاب خوب درکشور
🆔
https://eitaa.com/joinchat/1573650433C72276e8cc1