. بزم ماتم به هرکجا برپاست در مدینه زسوز غم غوغاست شده خم قامت علی از غم چون عزادار فاطمه مولاست آه و واویلا آه وواویلا(۳) فاطمه جان رفتی تو از دستم بیقرار توو غمت هستم گل حیدر با دیده ی گریان کنار پیکر تو بنشستم آه و واویلا آه و واویلا زچه گشتی ز زندگی خسته می روی با پهلوی بشکسته ای صفابخش خانه ی حیدر در کنار تو علی بنشسته آه و واویلا آه و واویلا روز من گشته در غم تو شب جان من در غمت بودبرلب دختر تو نالد و می‌گرید سوزم و گریم از غم زینب آه و واویلا آه وواویلا(۳) ریزد اشکم ز دیده چون دریا بهر داغ تو ای گل طاها وقت غسل و کفن نمودن تو ذکر حیدر شده مدد زهرا آه و واویلا آه وواویلا(۳) ای صفای کاشانه‌ام زهرا تویی شمع کاشانه ام زهرا زین سبب قامت علی خم شد که روی تو ز خانه ام زهرا آه و واویلا آه وواویلا(۳) بدنت را غسل و کفن کردم غسلت از زیر پیرهن کردم تا کفن شد پیکر پاک تو گریه بازینب و حسن کردم آه و واویلا آه وواویلا(۳) سینه ام از غم توگشته چاک ناله ام از زمین رود افلاک ای گل پرپرازستم زهرا من چگونه روی تو ریزم خاک آه و واویلا آه وواویلا(۳) .