❣﷽❣
🔘
#روضه_امام_عسکری_ع
سرسفره عزای امام عسگری بگو یا صاحب الزمان ما عزادار پدر بزگوارتیم
یازده بار جهان در دل زندان كم نیست
كنج زندان بلا گریه باران كم نیست
امام عسگری هم مثل جدغریبش سالها در زندان معتمد عباسی بود
قسمت كعبه نشد تا كه طوافت بكند
بر دل كعبه همین داغ فراوان كم نیست
خبر داری كه امام عسكری نتونست،در طول عمرش یه بار هم سفره حج بره،
گشت بابای تو مسموم از جفا یا بن الحسن
سوخت از زهر ستم سر تابه پا یا بن الحسن
بدستور معتمد ملعون امام عسگری رو مسموم کردن یه وقت امام به عقید خدمتکارش فرمود عقید به حجره برو کودکی در حال عبادته همراه خودت بیار – عقید میگه وارد حجره شدم کودکی پنج شش ساله سر به سجده گذاشته بود همراه خودم به نزد امام آوردم – تا امام نگاهش به میوه دلش افتاد اشک در چشمانش حلقه زد یه وقت دیدم امام با کمک فرزندش وضو گرفت و اسرار امامت رو به عزیز دلش انتقال داد – امام میفرمود تو حجت خدا بر زمینی – تو صاحب الزمانی هرجا نشستی بگو یا صاحب الزمان عقید میگه یوقت دیدم آقام جان به جان آفرین تسلیم کرده
آسمان ماتم گرفته از جفا يا بن الحسن
سر کشيده ساقي من جام بلا يا بن الحسن
بر دل ياران غمي نا گفتني بنشسته است
غرق ماتم گشته شهر سامرا يا بن الحسن
شیعیان خبر دار شدن بدن عزیز زهرا رو غسل دادن و کفن کردن با چه شکوهی - امام زمان بر بدن پدر نماز خواند - دلاتون آماده است يک جمله بگم عرضم تمام : به فداي اون آقایی که خواهرش زينب نبدن پاره پارشو شناختش ، ديدن زينب خيره خيره به اون بدن نگاه مي کند میگه آيا تو حسين مني همه صدا بزنين حسين جان
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خارو خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست
حال همه با هم نوحه بخوانیم و به امام زمان تسلیت بگیم
تسلیت یابن الحسن
تسليت اي حجت ثاني عشر يابن الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر يابن الحسن
قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پا تا به سر يابن الحسن
تسلیت یابن الحسن
کودک شش ساله بودي بر پدر خواندي نماز
ريختي از چشم خود خون جگر يابن الحسن
زود گرد بي کسي بر ماه رخسارت نشست
زود کردي جامه ي ماتم به بر يابن الحسن
طفل بودي پيش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردي و او زد بال و پر يابن الحسن
قرنها چشم تو گريان است بر جدت حسين
لحظه لحظه ريختي اشک از بصر يابن الحسن
دانم از داغ پدر گريان و سوزاني چو شمع
در کنار قبر او داري نوا يا بن الحسن
دوبیتی آخر :
اي اميد آخرين اي روشني بخش دلم
اي که مي باشي کنون صاحب عزا يا بن الحسن