12-maddahi-72.mp3
27.5M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حاج مهدی رسولی 🎤 هرجا که به پرچمش نگاهت افتاد حرم رقیه‌ است تنها حرمی که روضه‌خون نمیخواد حرم رقیه‌ است اومدم زیارتت با گریه، با زاری تو هنوزم وسط بازاری چقدر روضه‌ی نگفته داری جان خانوم سلام خانوم، اَیَتُهَا الصِدیقَةُ الشَهیده ای نوه‌ی مادر قد خمیده عمه شد حیدر و من شدم فاطمه تیغ اون خطبه‌هاش، تیغ من اشکمه ولی دیدند این دفعه علمدار منم آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم نیمه‌ی شب غریب گیر آوردنم آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم پاهام بی جون میشد، ظالم رو سرم می‌زد عمه حائل میشد، اون نامرد بدترم می‌زد زدنم که شکسته شدم بابایی دیگه خسته شدم ولی دیدند این دفعه علمدار منم آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم ولی توی بازار کشوندنم آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم شده پر از جراحت بدنم آی زدنم، آی زدنم، آی زدنم با بغض میزد ما رو، تا می‌گفتیم حیدر میزد رو پهلوهام زدنم پر خونه چشام @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌