📣در ادامه سفر علمداران دو سه روزی را در جمع خانواده های پر شور و تشنهی (تشنه ی دانستن) تهران به جلسات مفصل گذراندیم و امروز در دماوند هستیم.
منزل یکی از خانوادههای تهرانی که به اینجا هجرت کرده اند.
یک خانه باغ با صفا پر از درختان گردو، پر از آرامش...
چند وقت بود صدای باد را نشنیده بودم!
اینجا از لای برگ های درختان گردو صدای باد می آید.
آخرین بار کی صدای باد را شنیده اید؟ کی از صدایش لذت برده اید...
خدایا شکرت که صدای باد را میشنوم.
▪️صبح جمعه به انار مهمانمان کردند. روایت داریم هر کس روز جمعه ناشتا انار بخورد تا ۴۰ روز شیطان به او نزدیک نمیشود. ان شاالله.
▫️گردو ریختن خاطره کودکی های من است؛ درختان بلند، «یا» همان چوب بلندی که گردو را با آن به زمین میریزند، چوب پوک بعضی شاخه های درخت که زیر پا میشکند و سوار خود را به زمین می اندازد و آن همسایه مان که به خاطر همین عمری را روی ویلچر گذراند، بوی تلخ و تند پوست گردو و دست هایی که از پوست گردو سیاه میشود و...
🔻نقطه؛ ویرگول | سید جلیل عربشاهی
https://eitaa.com/noghtevirgul