برگی زرین از امام خمینی(۱۹۰) ادامه........... فصل در بیان اخلاص بعد از عمل است ‏انسان باید مثل طبیب و پرستار مهربان از حال خود مواظبت نماید، و مهار نفس سرکش را از دست ندهد که به مجرد غفلت مهار را بگسلاند و انسان را به خاک مذلت و هلاکت کشاند، و در هر حال به خدای تعالی پناه برد از شرّ شیطان و نفس امّاره. ‏إنّ النفس لأمّارة بالسّوء إلّا ما رحم ربّی ‏ ‏‎‏ و بباید دانست که تخلیص نیت از تمام مراتب شرک و ریا و غیر آن، و مراقبت و ابقاء بر آن، از امور بسیار مشکل و مهم است، ‏بلکه بعض مراتب آن جز برای خلّص اولیاء الله میسر و میسور نیست....... ‏ ‏کسی که دارای حب جاه و ریاست است و این حب ملکه نفسانیّه و شاکله روح او شده است، غایت آمال او رسیدن به آن مطلوب است، و افعال صادره از او تابع آن غایت است و داعی و محرک او همان مطلوب نفسانی است و اعمال او برای وصول به آن مطلوب از او صادر گردد.‏ ‏‏مادامی که این حب در قلب اوست، عمل او خالص نتواند شد. و کسی که حب نفس و خود خواهی ملکه و شاکله نفس اوست، غایت مقصد و نهایت مطلوب او رسیدن به ملایمات نفسانیه است و محرک و داعی او در اعمال همین غایت است، چه اعمال او برای وصول به مطلوبات دنیویه باشد، یا مطلوبات اخرویه از قبیل حور‏ ‎‏و قصور و جنّات و نعم آن نشئه. بلکه مادامی که انانیت و خودخواهی و خود بینی در کار است، اگر برای تحصیل معارف و کمالات روحیه نیز اقدامی کند یا قدمی زند، برای خود و نفسانیت خویش است، و آن نیز خود خواهی است نه خدا خواهی. و معلوم است خود خواهی و خدا خواهی با هم جمع نشود. بلکه اگر خدا را خواهد، برای خود خواهد و غایت مقصد و نهایت مطلوب خود و نفسانیت است.‏ @nyaz_ir