#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#ولادت
گفتم:ای دل! به جان رسیدم، گفت:
زچه؟ گفتم: از آن چه دیدم، گفت:
ز چه خم گشته قامتت، گفتم:
از غم هجرِ او خمیدم، گفت:
تو کجا و غمش کجا؟ گفتم:
حق به این فطرت آفریدم، گفت:
خوش بلایی است عشق او، گفتم:
این بلا را به جان خریدم، گفت:
عجب از اشک و آه تو! گفتم:
به خدا! زین دو رو سپیدم، گفت:
با گناهان چه می کنی؟ گفتم:
که علی می دهد نویدم، گفت:
به که دل بسته ای؟ بگو؛ گفتم:
کشته ی عشق آن شهیدم، گفت:
دیده ای کربلای او؟ گفتم:
این بُوَد منتها امیدم، گفت:
درمدیحش بگو سخن، گفتم:
من ز پیر خِرد شنیدم، گفت:
که در او بین جلال سَرمد را
صورت و سیرت محمد را
دل ز دنیا گسسته ام امشب
خوش از این دام رَسته ام امشب
تا شود خانه ی محبت دوست
دل ز دنیا گسسته ام امشب
پیِ تجدیدِ عهد با جانان
همه عهدی شکسته ام امشب
درهوای طواف کعبه ی عشق
باز اِحرام بسته ام امشب
مژده آمد که می رسد از راه
آن نگار خجسته ام امشب
به امیدی که دست من گیرد
سر راهش نشسته ام امشب
تا ز دیدار او صفا یابد
این دل و جان خسته ام امشب
ارمغانم به آستانه ی او
بُوَد این گل که بسته ام امشب
که در او بین جلال سر مد را
صورت و سیرت محمد را
عقل کُل را نظیر می آید
عشق کُل را وزیر می آید
نهر دیگر جدا شد از کوثر
یا که خیر کثیر می آید
بارش رحمت خدا امشب
بر کبیر و صغیر می آید
امشب از توده ی گنه کاران
ناله ی "یا مجیر" می آید
هردم از بندگان خاک نشین
بانگ "نِعمَ الاَمیر" می آید
ز سرا پرده ی جلال حسین
طُرفه ماهی منیر می آید
کز تجلّای روی زیبایش
مهر گردون، حقیر می آید
پسری داده برحسین، خدا
که پدر را نظیر می آید
اوست روح کرامت و کرمش
خلق را دستگیر می آید
شیری از بیشه ی علی برخاست
که چو او شیرگیر می آید
خونِ خونِ خداست دربندش
که چنین دل پذیر می آید
او علی اکبر است و در مدحش
نغمه از عقل پیر می آید:
که در او بین جلال سرمد را
صورت و سیرت محمد را
چرخ دین،جلوه ای دگر دارد
ماهی از مِهر، خوب تر دارد
آسمان را بگو برون آرد
ماه از این خوب تر، اگر دارد
پسری در کمال زیبایی
جای در دامن پدر دارد
شد ز لطف خدا حسین، پدر
پسرت یا علی! پسر دارد
جای زهرا در این میان خالی است
کز رخ طفل، بوسه بردارد
نیست زهرا ولی بُوَد زینب
که چو جان طفل را به بر دارد
دید حق، برحسین و داغ دلش
کز غم "سَیدُ البَشر" دارد
خواست کز خاطرِ خطیر حسین
این غم جان گداز بردارد
داد او را یگانه فرزندی
که نشان از پیامبر دارد
می کند یاد جدّ اَطهر خویش
تا به رخسار او نظر دارد
او علی اکبر است و در وصفش
این سخن را مَلَک ز بر دارد:
که در او بین جلال سرمد را
صورت و سیرت محمد را
مرحوم
#استاد_سید_رضا_موید
@ostad_moayed