استاد محمد شجاعی
#خودمانی ✍ و امروز ... ما چشم‌براهِ عزیزمانیم، باشد که خدا، مثل تمام این سالهای باهم بودنمان، بـــ
▪️ و امروز ... دوباره همان روز بود که بار دیگر تکرار شد! با همان جنس بی‌حس شدن، با همان حس خشک شدن، با همان حسی که نه می‌توانستی جلو بروی، نه بنشینی! بی‌تاب بودی ... اما نمی‌توانستی فریاد کنی ! امروز اما گرافیست سی و پنج ساله‌ی ما ( )، همان که سال گذشته، با دعای شما، دوباره فرصت زیستن یافت، این تنِ رنجور و خسته را رها کرد و ... چنان مشتاق پرکشید که گویی هرگز بدین تن، تعلقی نداشته است.