💠 گزارشی از سخنرانی دکتر مجید معارف در آیین نکوداشت سید محمد مهدی جعفری، نهج‌البلاغه‌پژوه کشور که از سوی خانه اندیشمندان علوم انسانی و با مشارکت انجمن علمی مطالعات نهج‌البلاغه برگزار گردید... 📆 زمان: ۳۰ آبان ۱۴۰۲ 🔻آقای جعفری خدمات بی‌شماری به ساحت علم و به خصوص نهج‌البلاغه دارند؛ ایشان هم مترجم نهج‌البلاغه هستند و هم از جهت شناخت‌شناسی و کارهای تصحیحی در زمینه نهج‌البلاغه کار کرده‌اند؛ شرح هم بر نهج‌البلاغه نوشته‌اند ولی بنده از منظر حدیثی به فعالیت ایشان بپردازم زیرا آفات و عوارضی، برخی از کتب حدیثی از جمله نهج‌البلاغه را گرفته است و آن منابع، اسناد و مدارک و تقطیعاتی است که رخ داده است. 🔹 شیوه محدثان بزرگ در دوره متقدمین این بود که کتب حدیثی را در موضوع‌بندی ویژه از طریق متن حدیث با سند در دستور کار قرار دهند؛ کتبی مانند کافی کلینی و تهذیب و استبصار شیخ طوسی، صحیح مسلم و بخاری ضمن اینکه متون را طبقه‌بندی موضوعی کرده‌اند که لازمه آن تقطیع هم بوده است هر حدیث را با سند نقل می‌کردند زیرا سند یکی از راه‌های اعتبار روایات است. 🔸 این وضع عمومی کتب حدیثی بوده است ولی در کنار این، اتفاقاتی درباره برخی از کتب رخ داده است و آن اینکه گاهی متن‌ها دچار تقطیع یا عاری از سند یا غریبه و بیگانه با مصدر و منبع اصلی شده‌اند و این‌ها گونه‌ای از عوارضی است که رخ داده است. بسیاری از روایاتی که از پیامبر(ص) و ائمه صادر شده است حالت خطبه‌ای و پیوسته داشته در نتیجه محدثان بزرگ برای اینکه استفاده از متون در موضوعات مورد علاقه اندیشمندان رخ دهد متن‌ها را تقطیع و دسته‌بندی کرده‌اند که البته چون هوشمندانه انجام شده است مشکلی ایجاد نمی‌کند. 🔹 ابن صلاح دمشقی می‌گوید تقطیع مصنف، جواز علمی داشته است و بهتر است این کار را بکنیم و محدثانی چون بخاری و مالک و ... هم این کار را کرده‌اند؛ البته کتب اربعه شیعه هم بر مبنای تقطیع محدثان رخ داده است؛ شهید صدر معتقد است که این کار خیلی هوشمندانه در هزار سال رخ داد و سبب شد تا روایات ما مورد مطالعه موضوعی قرار بگیرد. نسبت به قرآن هم فرموده است که ما هزار سال از مسئله تقطیع آیات قرآن به موضوعات علمی عقب هستیم که البته به ابتکار ایشان سنت تفسیر موضوعی هم ایجاد شد. 🔻 اصل تقطیع اگر هوشمندانه رخ دهد ظاهرا کار بدی نیست؛ البته در مورد نهج‌البلاغه شاهد تقطیع موضوعی در ابواب آن نیستیم؛ در نگرش نهج‌البلاغه توسط سید رضی اتفاق دیگری رخ داده است و آن تقطیع بلاغی بوده است یعنی وی به این مسئله اهتمام نداشته است که یک خطبه را از اول تا انتها ذکر کند و اکثر خطب با تقطیع نوشته شده است و آن انتخاب مواضع بلاغی خطبه از منظر سید رضی است. 🔸 در نهج‌البلاغه علاوه بر تقطیع موضوعی دو اتفاق دیگر هم رخ داده و مشکلاتی ایجاد کرده است؛ اول مسکوت‌گذاری منابع سخنان امام علی(ع) است که خودش نوعی از حذف است مگر در ۱۶ مورد مثلا در چند بخش از حکمت‌ها، سید رضی به ذکر منابع پرداخته است همچنین منبع خطبه ۳۲ نهج‌البلاغه را نقل کرده است. لابد در آن منابع و مصادر، سلسله اسنادی هم داشته است زیرا هم دأب محدثین و هم دأب مورخین بوده است در حالی که الان در خطب نهج‌البلاغه سندی نمی‌بینیم. 🔹 مهمترین دغدغه محدثان این بود که اخبار فقهی را با سند نقل کنند؛ احمد بن حنبل گفته است ما در روایات حلال و حرام شدید می‌گرفتیم ولی در اخبار غیرفقهی تساهل داشتیم. اخبار عقایدی را هم بدون سند نقل می‌کردند زیرا پشتوانه این اخبار تعقل و فطرت انسان است. تحف العقول هم چون متنی اخلاقی است فاقد سند است. 🔸 در تفسیر عیاشی هم شخصی آن را پاک‌نویس کرده و گفته است چون من خدمت عیاشی نرسیده‌ام اینها را به صورت معلق ذکر می‌کنم تا او را ببینم و بعد اسناد را ذکر کنم. گاهی برای اختصار کتاب و استفاده عمومی، اسناد را حذف می‌کردند مانند اسناد من لا یحضره الفقیه که اخبار به صورت معلق است و البته بعدها شیخ صدوق در انتهای آن مشیخه نوشت تا روایات به مسند تبدیل شوند. لذا با انگیزه‌های مختلف، ثبت حدیث با سند فروگذار شده و روایات به صورت مرسل آمده است. 🔻 در مورد تقطیع متن انگیزه او انتخاب سخنان ابلغ از فرمایشات امام علی(ع) است ولی در مورد حذف اسناد و عدم ذکر منابع، توضیح نداده است و ما در این زمینه می‌توانیم حدس بزنیم که اولا محتوای نهج‌البلاغه چندان مناسبتی با مسائل فقهی ندارد و عمدتا موعظه و مباحث اخلاقی و سیاسی و اجتماعی است؛ گو اینکه شیخ حرعاملی آن را از مصادر وسائل‌الشعه قرار داد تا حداقل استفاده‌های فقهی از آن بکند ولی در مجموع، نهج‌البلاغه جزء کتب غیرفقهی است.