زن در غرب می‌ترسم یادم برود بنویسم که در تمام مدت این چند سالی که در کانادا هستیم، بزرگترین تفاوت غرب با انتظارِ قبلی‌ام را در ظلمی که به زن می‌شود یافتم. مخصوصاً در زمینه ازدواج. موقعیت ِ شغلی‌ زن و دارایی‌اش، تقریباً تنها معیار ازدواج است و اصلأ مثلِ ایران نیست که شرع و قانون، مرد را موظف به تأمین نیازهای زندگی بکند. روی همین حساب، دخترهایِ خیلیِ پیش به بلوغ رسیده، باید با تمام توان دنبالِ شغل و منبع درآمد بگردند که هم از پس خرجِ زندگی خودشان بر بیایند و هم معیار اصلی ازدواج را تأمین کنند. علاوه بر این، مثلِ ایران نیست که با از دست‌دادن پدر و شوهر، به زن و دختران‌ِ مجردش حقوق ماهیانه بدهند. اینجا طبق تعریف‌شان از برابریِ زن و مرد، زن با همه تفاوت‌های روحی و فیزیکی که با مرد دارد، باید دقیقاً هم‌پای با او برای مادیات تقلا کند. چند روز پیش که با همکارم، دِبی، صحبت می‌کردم و از فِشار کارِ آنلاین گِله می‌کرد، پیشنهاد دادم که ساعت‌های کاری‌اش را کم کند. جواب داد اگر من ساعت‌های کاری‌ام را کم کنم، اولیور هم (دوست‌پسرش که با هم زندگی می‌کنند) ساعت کاری‌اش را کم خواهد کرد و می‌ترسم از پس زندگی بر نیاییم. ماجرای دیگر اینکه، یک‌بار مَدِلین، شاگردِ شانزده ساله‌ام، گفت دنبالِ یک حیوان خانگی می‌گردد. کمی که در مورد حیوانات مختلف صحبت کردیم، گفت حقیقت‌اش این است که خیلی دلش می‌خواهد ازدواج کند و بچه داشته باشد، ولی می‌داند تا درس نخواند و شغل درست و حسابی پیدا نکند ازدواج هم برایش میسر نخواهد شد. وقتی برایش توضیح دادم که اگر در ایران بود می‌توانست بدون شغل و مدرک تحصیلی هم همسر و مادر بشود باورش نمی‌شد. وقتی بیشتر برایش گفتم که حق پرداختِ همه هزینه‌ها بر عهده مرد است و زن‌ها حتی می‌توانند در ازای انجامِ کارهای خانه، از شوهرشان پول بگیرند خیلی برایش عجیب بود. حتی تا دمِ رفتن هم می‌گفت نمی‌دانستم در ایران خانه‌داری و بچه‌داری شغل است و پول هم می‌دهند. و یا اینکه ژاکلین، از همکارانی که تقریباً نزدیک هستیم، بارها برایم گفته دغدغه ازدواج دارد و چون با شرایط فعلی‌اش هنوز نتوانسته هیچ رابطه‌ای را به ازدواج منتهی کند، دنبالِ این است که یک مدرکِ تحصیلی دیگر بگیرد و شغلِ بهتری پیدا کند تا شاید میزان درآمدش وسوسه‌کننده‌تر شود. روی هم رفته اینکه، در غرب دو سرنوشت برای زن بیشتر متصور نیست، یا اینکه به طریقی در همان دوران جوانی و اوج زیبایی بخت با او یار باشد و بتواند با تمام عرض اندام‌ها و دلبری‌ها یک شوهر خوب پیدا کند و طعمِ همسری و مادری را تجربه کند و یا اینکه پا به پای مردان تمام‌وقت کار بکند و زیرِ بار فشار و استرسِ کار برود تا بلکه موقعیت شغلی و اجتماعی‌اش او را به همسری و مادری نزدیک کند. @pardarca