🔰یک صفحه سفید گذاشت جلوی دختر و گفتː -<بنویس! هر چه می خواهی بنویس! بد,زشت,احساسی,هیجان انگیز,دوست داشتنی, هی بنویس و پاک کن....> چند دقیقه بعد صفحه سفید کاغذ پراز علامت و حرف بود.چروک و خط خطی و کثیف.جای پاک کردن ها و نوشتن های مکرر رویش دیده می شد.کاغذ را گرفت.یک کاغذ سیاه به او داد و گفتː -<بنویس.همان هایی که آنجا نوشتی پاک کن ,خط خطی کن...> دختر گفتː<نمی شود استاد,روی برگه سیاه چیزی نوشته نمی شود!> استاد چادرش را سرکرد و لبخند ملیحی زد.نگاه دختر به سیاهی چادر خیره ماند. حجاب واکسن مقابله با تیر نگاه های آلوده است.... . آیا خود را واکسینه کرده ای؟ 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo