🔴 سبک زنده گي يا سبک زندگي؟ 1️⃣ 🔸 علي رضواني «زنده» بودن در معناي زيست شناسي آن، به معناي داراي بودن علائم حيات در يک موجود زنده است. حالا اگر اين موجود زنده، يک آدميزاد باشد، مطابق دانش زيست شناسي، اين گونه جانوري بايد قلبش بتپد، مغزش کار کند، حداقل يک کليه داشته باشد، يک معده به حجم مورد نياز و البته چند متر روده کوچک و بزرگ براي دستگاه گوارش و ويرايش! حالا اگر براي اين موجود، آب و غذاي مورد نياز يا همان جو و گندم خودمان تامين باشد و در يک محيط عاري از بيماري زندگي کند، مي تواند اميدوار باشد که چيزي حدود صد سال «زنده» بماند. خوب اين همه از زيست شناسي و طول و عرض معده و روده گفتيم که چي؟ عرض خواهد شد. سبک زندگي را هم مي توان به دو معنا گرفت. معناي اول سبک زنده ماني است. در اين سبک، صبح بيدار مي شويم، نرمش و ورزش مي کنيم، صبحانه مقوي مي خوريم، به کلاس و درس و دانشگاه مي رويم و درسمان را بدون استرس و به موقع مي خوانيم، به خانه بازمي گرديم، ناهار سالم و شام مختصر ميل مي کنيم. کمي پرورش اندام و تفريح و سرگرمي و پس از آن خواب به موقع! در اين سبک زنده گي، مي توان تني سالم داشت، موقع امتحانات از شر انواع و اقسام استرس ها آسوده بود و تني شاداب و سرزنده داشت. اما سبک زندگي معناي ديگري نيز مي تواند داشته باشد که اينجا آن را سبک زندگاني ناميده ايم. اين نگاه عميق تر به سبک زندگي، به معناي نفي معناي اول نيست؛ بلکه تنها به توسعه آن مي پردازد. يعني همان که از قديم گفته اند: عقل سالم در تن سالم! پس در اين نگاه هم بايد به دقت، خواب و خوراک را مراقبت کرد. خوب خورد، خوب خوابيد و خوب و به اندازه نياز روح را روغن کاري کرد و به تفريح پرداخت؛ اما در اين نگاه، همه اينها وسيله اي است براي تعالي انسان. يعني همه اينها بايد مَرکبي باشند براي صعود آدمي به قله هاي انسانيت و ايمان. همان طور که پزشکان و زيست شناسان براي زنده ماندن تن آدمي، کليدها و توصيه هايي داشته اند، علماي اخلاق و انسان شناسان الهي نيز براي زنده ماندن «روح» انسان کليدهايي را برشمرده اند. يکي از اين کليدها، برنامه ريزي اخلاقي است. https://eitaa.com/porsemanmag/824