🌵روایت اسرای مفقود الاثر🌿 قسمت:(۲۵۱) 💢حذف نامحسوس عکس‌های صدام💢 وقتی که وارد زندان قلعه شدیم ، بر روی همه اتاق های زندان قلعه عکس‌های بزرگ و رنگی صدام نصب شده بود. در هیچ‌کدوم از اردوگاه‌ها و زندان‌های قبلی که ما بودیم عکسی از صدام روی دیوار نبود و این چیزِ جدیدی بود که باهاش مواجه شدیم. عده‌ای خواستن عکسا رو بکنن و پاره کنن و دور بندازن. بقیه مخالفت کردن و قرار شد به‌تدریج و بصورت نامحسوس این کار صورت بگیره. اون زمان روزنامۀ عربی برامون می‌اوردن و معمولا، در اکثر صفحاتش عکس‌های مختلف و رنگارنگ از صدام توش بود. بیشتر شبیه آلبوم عکس صدام بود تا روزنامه. این زمینه خوبی شد برای ما که نقشه‌مون رو اجرا کنیم. قرار گذاشتیم در مرحله اول و به‌طوریکه جلب توجه نکنه عکس روی دیوارها رو با یه سایز کوچیک‌تر عوض کنیم. می‌دونستیم بعثیا خِنگ‌تر از این هستن که متوجه این تفاوت بشن. چند روزی صبر کردیم تا چشمشون به اونا عادت کنه و مرحله به مرحله عکس‌ها رو هی کوچیک‌تر کردیم تا رسید به اندازه یه عکس خیلی کوچیک. اونا رو هم یکی‌یکی برداشتیم و جالب این بود که هیچ‌وقت بعثیا متوجه نشدن و بخاطر برداشتن عکس صدام به ما گیر ندادن. در واقع بچه‌ها با یه عملیات روانشناسی و مرحله به مرحله کاری رو انجام دادن که هم به هدفمون که حذف عکس‌های صدام بود رسیدیم و هم اینکه هیچ خطری از این بابت برای کسی پیش نیومد. البته واقعا خِنگ و مشنگ بودنِ بعثیا هم به مددمون اومد. این قصه ادامه دارد✅ @pow_ms