در مقابل این‌ها گروه دیگری هستند که با عمق بینش، پوچ بودن تمدن‌های الحادی بشری و ظواهر فریبنده‌ی آنها را درک می‌کنند، چشم‌شان به دنیا خیره نیست، با تمام وجود ساختار حاکم بر این وضعیت بشری را برنمی‌تابند، آرزو و مدینه فاضله این‌ها چیزی شبیه ژاپن اسلامی نیست، اسلامی که اینها می‌شناسند در غرب ظاهرا متمدن عالم یافت نمی‌شود، سینه‌ی اینها سخت تحت فشار است و سخت از سازوکار حاکم بر دنیای مدرن «ناامید» هستند، ولی در عین حال این افراد «امیدی بی‌پایان به نصرت و فرج الهی » دارند، این گروه در پس همه‌ی صفحات زشت زمانه دست توانمند قدرت الهی را می‌بینند، که می‌تواند صفحات روزگار را ورق بزند، آنها به «انتظار الفرجی» که در دل ناملایمت‌ها و ناامیدی‌ها است ایمان آورده‌اند و آنها بیش از آنچه که از روزگار ناامید هستند به فضل الهی امیدوار هستند، آینده‌ در برابر چشمان آنها بسیار درخشان است، به همین خاطر اینها دائم خود را به طوفان بلاها می‌زنند و هیچ گاه از کوفتن درهای ناامیدی خسته نمی‌شوند، از اینکه شرق و غرب عالم، ملحد و مقدس، دائم به آنها می‌گویند: «کار شما به نتیجه نمی‌رسد و شما موفق نمی‌شوید» ناامیدی به دل راه نمی‌دهند و می‌دانند پایان این شب سیه حتما سپید است، و مصلح کل فراخواهد رسید و امور را به سامان نهایی خواهد رساند. آنچه لازم است تا ظهور محقق گردد ناامیدی جامعه بشری از نجات بخش بودن مکاتب دست ساز بشر و نگاه دوختن به آسمان و طلب فرج از خدا و تلاش برای نفی وضع موجود است.