💢 نوشتۀ خوب
سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)
۱. ویژگیهای نوشته خوب از حیث پیام
یک. تناسب با مقتضیات زمان
نوشته خوب باید با نیازهای روزگار خود همساز و دمساز باشد. گذشته از اصول ثابت اعتقادی و برخی احکام عملی که در همه روزگاران ثابتند، دیگر اصول و فروع را باید به تناسب مقتضیات زمان دریافت و به خواننده انتقال داد.
دو. هماهنگی با نیاز مخاطب
نوشته خوب پیش از شکلیابی و استوار شدن، مخاطب خود را ارزیابی میکند. برخی از نیازهای مخاطب فطریاند، یعنی پاسخگویی به آنها عین تعهّد است؛ و برخی زاید و «نیازنما» یند. در نوشته خوب، خواننده باید پاسخ نیازهای فطری خود را بیابد، خواه علمی باشد و خواه احساسی، کاربردی، تفریحی، و جز آنها. از این رو، پیش از دست بردن به قلم، باید بدانیم:
برای چه کسانی مینویسیم.
آن کسان چه نیازهای فطری و اصیلی دارند.
راه پاسخگویی به آن نیازها چیست.
آن راه را چگونه با قالب و زبان گفتار خود هماهنگ و همنوا سازیم.
سه. اصالت و استواری مفهوم
نوشته خوب باید مبانی و اصول خود را از سرچشمهای وام بگیرد که تشنگی انسان و جهان را سیراب کند، نه آن که او را به امید آب به سوی سراب بکشاند. نویسندگانی که اصول فکری خویش را از شرق و غربِ اندیشهای وام میگیرند، حتّی اگر مطلب خُنثا بنویسند - البتّه به اعتقاد ما، مطلب خُنثا وجود ندارد- به هر حال روزی خواننده خود را به بیراهه میبرند. هر نوشتهای، با هر موضوع و فضایی، باید رو به قبله حقیقی داشته باشد و محراب عبادتی عاشقانه باشد. اگر نوشتهای از سرچشمه وحی خداوند و سنّت پاکان سیراب گردد، نیازهای فطری مخاطب را حتماً پاسخ میگوید. اگر میبینید که بیگانگان و نیز خودیهای بیگانه پیمان، گاه در گرفتن مهار فکری جامعه پیشتازند، نه از آن رو است که برحقّند. این، از کمکاری و کمکوشی و کمحوصلگی بعضی از مؤمنان اهل قلم است! در این میان، باید دقّت ورزیم که به نام دین، هر تر و خشکی را بر سفره اندیشه مردم ننشانیم و تا اطمینان نیافتهایم که سخنی ریشه در وحی خداوند و سنّت پاکان دارد، آن را به قلم نیاوریم، حتّی اگر میان دینداران مشهور باشد.
۲. ویژگیهای نوشته خوب از حیث آیین
یک. درستنویسی
دو. شیوانویسی
نوشته خوب باید هم بر پایه قواعد و هنجارهای شناخته شده ادبی استوار باشد و هم دلکش و شیوا جلوه کند. درستی سخن در دانشهای دستور زبان، لغت، بافتشناسی و ساختشناسی ارزیابی میگردد. از این رو، نوشته درست آن است که با معیارهای این چهار دانش برابری کند. نیز برای شیوانویسی (فصیح و بلیغنویسی) راهکارهایی یافت میشوند که در دانشهای معانی، بیان، بدیع، و سبکشناسی مطالعه میگردند. ناگفته نگذاریم که معمولاً جز با درستنویسی، شیوانگاری ممکن نیست. برخی بر این عقیدهاند که کسی با آموختن قواعد درستنویسی، به ویژه دستور زبان، نویسنده نمیشود. ما نیز با این گروه همنواییم، امّا نباید از این مقدّمه درست به نتیجهای نادرست رسید. آموختن قواعد درستنویسی، برای نویسنده شدن «کافی» نیست، امّا مسلّماً «لازم» است. مشکل امروز ما این است که قواعد درستنویسی را بَد میآموزیم، یعنی آنها را به مثابه ضوابطی خشک و غیرکاربردی تعلیم میدهیم. هر نویسندۀ خوب باید قواعد را فراگیرد تا هم از راهی کوتاه به مقصد برسد و هم بتواند پشتوانۀ اصولی و استدلالی برای کار خود فراهم آورَد و هم در آموزشِ سبْک و شیوه خویش به دیگران موفّق باشد.
برگرفته از کتاب «بر بال قلم»
۱۴۰۳/۰۷/۰۳
#نویسندگی
#کانون_نویسندگان_قم
تلگرام |
ایتا |
سایت|