و در مكتب ✅فردی به نام ابن سکیت از امام علی ابن موسی الرضا(ع) می پرسد: امروز بر مردم کدام است؟ امام(ع) می فرماید: ، با عقل است که سخنی را که واقعا از خداست و صادقانه به او نسبت داده شده است، شناخته و تایید می شود و سخنی که از خدا نیست و به دروغ به خدا نسبت داده شده، شناخته و تکذیب می شود. ابن سکیت عرض می کند: به خدا قسم جواب همین است (تحف العقول، ص473). 👈مطابق این سخن عقل حجتی است که بر همه حجیت های دیگر حکومت دارد و حتی سخن انبیاء را باید با آن سنجید. در طول تاریخ کم نبوده اند کسانی که پرچم بر افراشته اند و مدعی شده اند که از طرف خدا سخن می گویند و خداوند آنان را به سمت ها و ماموریت های رسالت و امامت و ولایت و وصایت و مسیح بودن و ... برانگیخته است. سخن کدامیک ازاینان را باید پذیرفت و به عنوان سخن خدا حساب کرد؟ همچنین در تاریخ یک دین و به مرور زمان قرائت ها و روایت های بسیار پرشماری از دین پیدا می شود و هر یک مدعی اند که دیانت راستین را او و تنها او ارائه می کند. به هر حال بازار دین بسیار شلوغ و پر سر و صدا بوده و هست. از سوی دیگر همه این مدعیان از آنجا که مدعی این بوده اند که از طرف خدا سخن می گویند مدعی حجیت نیز بوده اند و از مردم تبعیت را طلب می کرده اند. 🌴سخن امام رضا(ع) در این رابطه این است که انسان یک ابزار سنجش و میزان بیشتر ندارد و او است که چه سخنی حق است و چه سخنی باطل و او تعیین می کند که چه سخنی را باید گردن نهاد و پذیرفت و چه سخنی را نباید پذیرفت و بلکه باید رد کرد. این ابزار سنجش و این داور، است. این عقل است که باید داوری کند که چه کتابی حق است و از جانب خداست و چه دینی حق است و چه شخصی حق است و درست می گوید و اگر در ادیان مختلف ادعای اعجاز برای اثبات حقانیت شده، کدام درست است و اگر برای هر اندیشه ای استدلال می شود کدام استدلال درست و صحیح است و ... ✅امام(ع) در سخنی دیگر ارزش تعقل و خرد ورزی را به گونه ای دیگر بیان می کند: «عبادت به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه به زیادی در امر خداست» (همان، ص466). اگر در روایت قبلی سخن از حجیت عقل بود در این روایت سخن از ارزش تعقل و تفکر در امر دین است. از این حدیث بر می آید که در امر دینداری، خردورزی بیش از هر عمل دیگری ارزشمند است و هیچ عملی را نمی توان با آن قیاس کرد. علت این امر آشکار است. 🔻دینداری ای که همراه با اندیشه و خردورزی نباشد به معنای و تبعیت از این و آن است و این دینداری سفیهانه است. یک چنین دینداری ای نه تنها جامعه را اصلاح نمی کند بلکه به تباهی می کشاند. دینی که همراه خرد ورزی نباشد دین نیست، ✅چرا که به فرموده رسول خدا(ص) «جانمایه آدمی اوست و کسی که خرد ندارد ندارد» (گزیده میزان الحکمه، ص538). ✅امام رضا(ع) باز به گونه ای دیگر بر جایگاه عقل و خرد در حیات معنوی انسان تاکید می کند: «دوست هر آدمی خرد اوست و دشمن او اوست» (کافی، ج1، ص11). 👈این خرد آدمی است که در همه حال یار و یاور اوست و چراغی است که راه را روشن می کند و حق را از باطل متمایز می سازد و راه سعادت و کمال را به او نشان می دهد. در مقابل عقل، سفاهت قرار دارد که دشمن انسان است چرا که انسان را به بیراهه می برد و او را به باطل پرستی و سقوط می کشاند. 👈و باز درحالی که رسول خدا(ص) دوست داشتن مردم را پس از ایمان بالاترین عمل به حساب می آورد (نهج الفصاحه، ص281)، امام (ع) این امر را نصف عقل می شمارد: « مردم نصف است» (تحف العقول، ص467). آری! این جایگاه عقل و خردورزی در دینداری در است. در این مکتب، دینداری بدون خردورزی و تعقل بی معنا و بیراهه است. ✍دكتر عبدالرحيم سليماني کانالِ قرآن‌پویان تدبر در قرآن ،تفقه در دین ┏━━🌹💠🌹━━┓ 🆔@quranpuyan ┗━━🌹💠🌹━━┛