آيا
#دروغ_مصلحتي در
#قران و
#اسلام داريم؟ -
#دروغ در
#شرايط_اضطرار يا
#دروغ_مصلحتي؟
راجع به دروغ مصلحتی،بخشی از نظرات آیت اله دکتر صادقی تهرانی ارسال میگردد:
"۱- دروغ» به معنى گفتن يا نشان دادن خلاف واقع است، و حدود سيصد بار در قرآن با مذمت فراوان و با الفاظ و صيغه هاى گوناگونش آمده، و داراى چند بعد است
۲- - دروغ برحسب ابعاد و محتوايش از نظر حرمت يكسان نيست، و هر اندازه ابعاد و محتواى دروغ بيشتر و ناهنجارتر باشد گناه دروغ نيز بيشتر است، كه حكمى را به دروغ به خداى تعالى بستن يا سخنى به دروغ از كسى در امور عادى نقل كردن هرگز يكسان نيست
۳- گناه دروغ هرگز ويژه ى سخن دروغ نيست كه كارى دروغ و نوشته اى دروغ و سكوتى دروغين و هرگونه نمايشى كه حقايق را وارونه جلوه دهد نيز دروغ و گناه است، و اگر هم چيزى به گزاف بنويسى، و يا امضا يا تصديق نوشته اى دروغين را بكنى، و يا با اشاره يا عملى چيزى را برخلاف واقع نمايش دهى، يا در برابرش سكوت كنى همه ى اين ها دروغ است
۴- دروغ و يا توريه كه دروغى كمرنگ است در صورتى به اضطرار و تقيه حلال مى شود كه دروغگو خودش سبب اين اضطرار يا تقيه نباشد، زيرا «الّا مَا اضْطُرِرتُمْ» تنها اضطرارى را موجب حلال شدن حرامى مى كند كه ناخواسته و بدون اختيار پيش آيد، زيرا به اصطلاح ادبى به صيغه مجهول است كه «اگر مضطر و ناچار شديد» و نه معلوم، كه اگر اضطرارى پيش آيد چه خواسته ى شما و چه ناخواسته، بنابراين دروغ يا توريه در زمينه ى اضطرار يا تقيه و يا هر عذرى ديگر در صورتى حلال است كه شما خودت اين اضطرار را نخواسته اى، و موجب آن نشده اى بلكه تنها اضطرارى ناخواسته پيش آمده كه دروغ و يا هر حرامى برابر يا سبك تر از دروغ را در حالت اضطرار حلال مى كند، وگرنه اين حرام در حالت اضطرارهاى ديگر هم همچنان حرام است،
۵- در مواردى كه دروغ جايز و يا واجب است حتى الامكان بايستى توريه كرد، كه از كلام دروغين نيت معنايى درست و صحيح كنى، تا در حد امكان از خلاف واقع دور شوى،
چنان كه حضرت ابراهيم عليه السلام در پاسخ نمروديان درباره ى شكستن بتان فرمود: «بَلْ فَعَلَهُ كَبيرُهُمْ هذا فَاسْألُوهُمْ إنْ كانُوا يَنْطِقُونَ» (سوره ى انبيا، آيه ى 63) «بلكه اين شكستن بت ها كار بزرگ بتان است پس از آن ها بپرسيد اگر كننده اند» و اين جا «اگر ...» در نيت ابراهيم در رابطه ى با كار بت بزرگ است كه اگر اين بتان سخن بگويند اين كار كار بزرگ ترينشان است، ولى چون توان سخن گفتن ندارندپس كار او نيست، و اين جا حضرتش با اين توريه هم دروغ نگفته و هم شعور بت پرستان را به حركت آورده كه «ثُمَّ نُكِسُوا على رُئوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ ما هولآءِ يَنْطِقُونَ» (سوره ى انبياء، آيه ى 65) «سپس سرافكنده شدند و گفتند به راستى دانسته اى كه اينان سخن نمى گويند»"
اما اینجا سئوالی مطرح میشود و آن اینکه طبق نظرات بالا،تشخیص این موارد اضطرار با خود فرد است واین میتواند باعث مصلحت اندیشی بسیار و رواج دروغ در جامعه شود.
پاسخها و نظرات مختلف در روزهای آینده ارسال میشود
http://yon.ir/Qp4075
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
┏━━🌹💠🌹━━┓
🆔
@quranpuyan
┗━━🌹💠🌹━━┛