🌹 💠مرا که تبعید کردند تفرش، بار خانواده گردن مهدی افتاد. تازه دیپلمش را گرفته بود و منتظر نتیجهٔ کنکور بود. 💠گفت: «بابا، من هر جور شده کتاب فروشی رو باز نگه می‌دارم. اینجا سنگره. نباید بسته بشه.» 💠جواب کنکور آمد. دانشگاه شیراز قبول شده بود. پیغام دادم «نگران مغازه نباش. به دانشگاهت برس.» نرفت. ماند مغازه را بگرداند. 🌸🍃 @rahe_ebrahim