5⃣منظر پنجم: روحانيت و نظام حوزه های علميه
تكثر هايى كه از مسائل صنفى روحانيـت و حوزه هـای علميـه بـر مـى خيـزد: معمـولاً در ميـان
#حوزويان، سه رويكرد عمومى، نسبت به تحفظ يا تحول دربـاره مسـائل صـنفى حـوزه وجـود دارد. برخى از وضع موجود حمايت مى كنند؛ برخى ضمن انتقاد از وضع موجود با اصلاحات حداقلى موافقند؛ و بالاخره اين كه برخى از اصلاحات حداكثری حمايت مى كنند كه در ذيل به مهم ترين مسائل مناقشه خيز صنفى
#روحانيت اشاره شده است:
الف) استقلال حوزه
🔻شايد بتوان گفت كه اكثريت قريب به اتفاق حوزويـان بـه
#اسـتقلال حـوزه از حمايت هـای دولت و عدم وابستگى به حكومت معتقد باشـند و ايـن را تأثيرگـذارترين مؤلفـه در آزادگـى انديشه
#روحانيون قلمداد مى كنند؛ زيرا دولت يكى از قوای سه گانه است و مشكلات بسياری را متوجه حوزه خواهد كرد و با وابسته شدن حـوزه بـه نظـام حـاكم عمـا از
#قـدرت آن عليـه انحرافات احتمالى دولت خواهد كاست.
🔸 درواقع استقلال مالى روحانيت در شـيعه و فرهنـگ ظلم ستيزی حاكم برآن و تكيه بر عنصر جهاد و شهادت را بايد از جمله دلايل قدرت علما در
#شيعه نام برد (زیبا کلام، ۱۳۷۲، ۷۲_ ۸۰، نیز نک، مطهری، مشکل اساسی در سازمان روحانیت)
🔹 به اعتقاد برخى چون اساس حكومت مبتنى بر نظام ولايـى و احكـام اسـلام اسـت و در رأس آن فقيـه عـادلى قـرار دارد، اگر شخص رهبری و نهاد ولايت فقيه اين امر را به دست بگيـرد، عـين
#اسـتقلال حـوزه است. آنچه بيشتر علما و حوزويان با آن مخالفت اند اتكای حوزه به جهت اقتصادی به دولـت و ارتزاق از آن ناحيه است، نه وابستگى به رهبـری و نهـاد
#ولايـت كـه در نظـر عـده ای شـايد بهترين شيوه ارتباط
#حوزه و حاكميت قلمداد شود.