⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️
⚡️
⚡️
۴ نکته در قضا و قدر
1⃣ قسمت، سرنوشت، قضا و قدر همه یک حقیقت هستند که برای انسان مقدر شدهاند به بیان دیگر، به ارادهای که خدا دربارهی انسان دارد قسمت، قضا و قدر گفته میشود البته برخی از عوام برای آن تعابیری نظیر بخت، اقبال و شانس را بکار میبرند که صحیح نیست.
در ادبیات ما گاه مفاهیم نادرستی بکار برده شده نظیر شعرِ:«گلیم بخت کسی را که بافتند سیاه، به آب زمزم و کوثر سفید نتوان کرد» این شعر حکایت از کسی دارد که از اساس بدبخت است، سرنوشت سیاهی دارد و بههیچوجه نمیتواند آنرا تغییر دهد، در حالیکه چنین مطلبی باطل است زیرا قضا و قدر هر انسانی، توسط رفتار و عملکرد اختیاری او رقم میخورد و چیزی به اسم بخت وجود ندارد که سیاه بافته شود، شاهد ما آیات، ادعیه و روایاتی است که به تاثیر اختیار در تعیین سرنوشت، اهتمام ویژه دارد:
۱)آیه:«إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم»رعد/11
۲)دعا:«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ سُوءِ الْقَضَاءِ وَ سُوءِ الْقَدَر»(جامعالاخبارللشعیریص132)
انسان در زندگی خود برنامهیزیهایی میکند اما خداوند تقدیر، قضاء و قدر خود را اعمال میکند؛ یعنی اگر برنامهریزی انسانها برخلاف سنتهای لا یتغیر الهی و برخلاف قضای الهی باشد به نتیجهای نخواهد رسید.
دعا میتواند تقدیر انسان را عوض کند اما گاه تقدیر انسانها در راستای دعاهایشان رقم نمیخورد مثلا برای شفای فردی دعا میکند اما او میمیرد زیرا دعا، علت تامه نیست بلکه دعا علت ناقصه است یعنی میبایست مقتضی موجود و مانع مفقود باشد یعنی:
۱.دعا با رعایت شرائط
۲.به صلاح فرد باشد
۳.کار و تلاش
۴.تعلق حکمت الهی بر آن (نظم عالم اسباب و مسببات) بر هم نخورد
2⃣ عالم خلقت دارای قوانین متعددی است که در قرآن به سنن الهی (سنتالله) تعبیر شده سنتها و قوانین الهی همان تقدیرات الهی است؛ این سنتها با دستورات دینی و اخلاقی نظیر توکل، دعا، صدقه، توبه، استغفار، صله رحم و... در تضاد نیستند.
اعمالی که از انسان سر میزند موجب تغییر و بداء در سرنوشت و تقدیر و تحول مشیت الهیست مانند مرگ شخصی که اصلاً احتمال مرگ او داده نمیشد و یا شفای مریضی که اصلاً امیدی به صحتش نبود؛ بداء مقدرات اولیه انسان را به مقدرات ثانویه تبدیل میکند نظیر جریان حضرت عیسی که به اطرافیان خود فرمودند این فرد به زودی از دنیا میرود ولی آن شخص بواسطهی عمل نیک، در مرگ خود بداء حاصل کرد؛ همچنین امام علی در پای دیواری نشسته بودند، متوجه میشوند دیوار شکسته است فوراً برخاستند مردی اعتراض کرد که از قضای الهی میگریزی؟(یعنی اگر بنا باشد شما از دنیا بروید و یا صدمهای به تو برسد، باز هم در هر صورت محفوظ خواهی بود پس فرار از زیر دیوار شکسته معنا ندارد) حضرت فرمودند از قضای الهی به سوی قَدَر الهی فرار میکنم» سنتهای الهی عبارتند از:فعل و انفعالات، عملوعکسالعملهایی که در طول روز با آنها مواجهایم؛ با بکارگیری و رعایت آنها نظیر رعایت بهداشت مادی و معنوی و قوانین راهنمایی رانندگی زندگی بهتری داریم.
3⃣ شکی نیست دعا در تغییر مسیر و سرنوشت انسان تأثیر دارد و اجل غیرحتمی را تغییر میدهد قضا و قدر حتمی الهی تا وقتی به مرحلهی امضا نرسد قابل تغییر است ولی به محض اینکه به مرحلهی امضا برسد به هیچ وجه قابل تغییر نیست؛ طبق نقل عبداللهبنسنان از امام صادق: دعا با شرائط خود، قضای مبرم، محکم و حتمی را که هنوز به مرحلهی امضاء نرسیده باشد را برمیگرداند.الکافي،ج۲،ص۴۷۰
مراحل انجام فعل:عَلِمَ،شاء،أراد،قدّر،قضى و أمضى. فأمضى ما قضى... إذا وقع القضاء بالإمضاء، فلا بداء. اصولکافی،ج1،ص149
طبق این حدیث، بداء و تغییرپذیری تا قبل از مرحلهی امضاء ممکن است اما هنگامی که قضا به مرحله امضا رسید دیگر قابل تغییر نیست و مرگ بسیاری از افراد نیز بخاطر تمام شدن عمرشان تغییرناپذیر است و حتی دعا نیز نمیتواند آن را تغییر دهد خدا در قرآن کریم میفرماید«وَلِكُلِّأُمَّةٍأَجَلٌفَإِذاجاءَ أَجَلُهُمْلايَسْتَأْخِرُونَساعَةًوَلا يَسْتَقْدِمُون»مومنون/34
انسان دارای دو أجل است، اجل حتمی و اجل غیرحتمی
قرآنمیفرماید«هُوالَّذیخَلَقَكُممِنطينٍثُمَّقَضىأَجلاوَأَجَلٌمُسَمًّىعِندَهُثُمَّأَنتُمتَمتَرُون»
انعام/2
4⃣ امور عالم طبق قوانین عادی و جاری با اراده خدا اداره میشود و بنا نیست عالم همیشه با معجزه اداره شود بلکه معجزه در موارد خاص و در جای خود صورت میگیرد البته شکستن قوانین عادی و جاری عالَم توسط خالق این قوانین در موارد خاص صورت میگیرد که در فلسفه به آن "قسر قوانین" گفته میشود و پیدرپی نیست و الا تخصیص اکثر لازم میآید و اگر این تخصیص زیاد شود اصل قانون زیر سوال و از بین میرود.
🖋نویسنده:مرضیه رمضانقاسم
قضا_و_قدر
#بداء
#دعا
🇮🇷🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️
@ramezan_ghasem110