حس کرد ز عطر تن او بوی خودش را در هیبت او قدرت بازوی خودش را میزان حقیقت علی و عدل علی بود الحق که خدا داشت ترازوی خودش را هر بار که در آینه ی خویش نظر داشت در صورت او دید خدا روی خودش را وقتی که علی زانوی اندوه بغل کرد انگار بغل داشت دو زانوی خودش را من معتقدم ماه شکسته است کزین داغ از فرق سرش تا به دو ابروی خودش را در آرزویش بود که از غصه ی زهراش میدید شکسته سر و پهلوی خودش را 🆔 https://eitaa.com/rasaeyas135