📌
#اربعین
سفرنوشت اربعین
قسمت چهاردهم: مهران
[۳۰ مرداد] شب هنگام مصلای قریه غدیر را ترک گفتم و بار دیگر پای در مسیر نهادم. مسافت زیادی را نرفته بودم که یک پرچم توجهم را جلب کرد. دختری جوان، علمی را به دوش گرفته بود که عکس جوانی زیبا، روی آن خودنمایی میکرد. سرعتم را کم کردم و به پرچم خیره شدم. از کلمه "الشهید" و آرم حزب الله در گوشه پرچم فهمیدم از شهدای حزب الله لبنان است. وقتی دیدم همان عکس روی کوله پشتی آن دختر هم هست فهمیدم حتما باید با او نسبت نزدیکی داشته باشد. اجازه خواستم چند کلمهای صحبت کنیم. خوشبختانه انگلیسی میدانست و باب صحبت باز شد.
نامش فاطمه بود و همراه با دو دوست دیگرش از بیروت عازم عراق و مشایه شده بودند.
خواستم از شهید برایم بگوید. گفت شهید "مهران" (با ضمه م) برادرش است و از شهدای حزب الله لبنان در نبرد با داعش است. از ۱۸ سالگی به حزب الله لبنان پیوسته و وارد جهاد با اسراییل و داعش شده است. در بسیاری عملیاتها از جمله حلب و تدمر هم با داعش جنگیده است. و عاقبت هم در ۳۰ سالگی در عملیات "التحریرالثانی" در مرز سوریه و لبنان به شهادت رسیده است.
خواستم چیزی بیشتر از اینها از مهران برایم بگوید. شاید چیزی که مهران را به "الشهید مهران" تبدیل کرده بود.
گفت مهران در ۲۱ جولای سال ۲۰۱۶ برای اولینبار در عمرش به زیارت کربلا آمده است. از آن روز به بعد هم فرد دیگری شده و قرائت قرآن و دعاهایش بسیار بیشتر از قبل شده است، طوری که روزی نبوده است که زیارت عاشورایش ترک شود.
عاقبت هم در ۲۱ جولای ۲۰۱۷ و درست یکسال بعد از آن اولین زیارت، زمانی که تازه نامزد کرده بود به شهادت رسیده و به ملاقات اباعبدالله رفته است.
ادامه دارد...
روایت مسیر
#کربلا
احمدرضا روحانیسروستانی
eitaa.com/aras_sarv1990
دوشنبه | ۱۲ شهریور ۱۴۰۳ |
#فارس #شیراز
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎
بلـه |
ایتــا