📌
#لبنان
نصرالله، آغوش باز کن - ۵
ایستاده است حَورا...
شنیده بود قرار است همراه ما به لبنان برگردد. یک جان نه، صد جان گرفته بود. مثل ماهی قرمزی بیرون افتاده از آب، که دارد به حوض برمیگردد.
بیشتر از دو ماه میشود که خانهاش را رها کرده و آمده سوریه. پدرش افغانی و مادرش لبنانیست. خودش سوریه به دنیا آمده و بزرگ شده لبنان است. مدرسه ایرانیها در بیروت درس خوانده و فارسی را مثل بلبل اما با لهجهای شیرین حرف میزند. تصمیم گرفته بود در سوریه کار جهادی کند. مترجم ایرانیها بوده و حالا فراتر از مترجم، عزیزِ جان من است. خیلی زود دلبستهاش شدم. برایم خواهر، برایم مونس شد.
با هم به لبنان آمدیم، با هم آمدیم ضاحیه؛ شهرش اینجاست، خانهاش اینجاست.
آنچه در فیلم و عکسها دیده بودیم کجا و این وسعت ویرانیها کجا؟
ایستاده است حَورا، ایستادهام کنارش، ایستادهایم ما.
ویران نمیشویم...
کجایی ماهیِ آرام در آغوش اقیانوس؟
به من برگرد، این دریای غم لبریزِ دلتنگیست.
مهربانزهرا هوشیاری | راوی اعزامی راوینا
@dayere_minayi
یکشنبه | ۱۱ آذر ۱۴۰۳ |
#لبنان #بیروت ضاحیه
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎
بلــه |
ایتــا |
ویراستی |
شنوتو |
اینستا