✍خیلی از دوستان و بستگان علی در مورد کار و جایگاه شغلی او هیچ اطلاعی نداشتند.
💢چون یک مدتی در قم درس طلبگی خوانده بود؛ تقریبا همه دوستان و اقوام دور فکر می کردند علی هنوز مشغول درس طلبگی است.
♻️عده ی کمی هم که می دانستند او جذب سپاه شده؛ فکر می کردند او یک پاسدار معمولی است و در یکی از پادگان های سپاه تهران خدمت می کند.
🔰در خصوص ماموریت هایش در سوریه هم فقط خانواده ی خودش خبر داشتند اما علی به آن ها نگفته بود که در سوریه چه مسئولیتی دارد و کجاها می رود و چه کار می کند.
🌐آن ها فکر می کردند علی برای کارهای مستشاری و آموزشی رفته و محل استقرار او سفارت ایران است.
💠هیچ وقت ندیدیدم و نشنیدیم علی برای کسی از دوستان و بستگان خود؛ درباره کار و ماموریت ها و عملیات هایی که شرکت داشته حرفی بزند.
🌀کارهایش فقط به خاطر خدا و عشقش به اهل بیت و انجام وظیفه بود و اصلا دنبال مطرح کردن خودش نبود حتی به اندازه ی گفتن اینکه در سوریه در حال جنگیدن با تکفیری ها و دشمنان اسلام است.
▪️در مراسم تشییع ایشان بود که خیلی ها تازه متوجه شدند
علی سعد یکی از فرماندهان شجاع مقاومت در سوریه بوده.
راوی:
همرزم شهید
برگرفته از کتاب:
#تنها_در_باغ_زیتون
#شهید_علی_سعد
🪴روایتگران شهدای دزفول🪴
https://eitaa.com/joinchat/3627221348Cd7aad55aea