عصر سه‌شنبه دوم تیرماه قرار است آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم بزرگداشت شهید چمران در مدرسه‌ی عالی شهید مطهری سخنرانی کند. آیت‌الله خامنه‌ای و شهید چمران هر دو نماینده‌ی امام در شورای عالی دفاع بودند و یکی از نتایج همکاریشان تشکیل ستاد جنگ‌های نامنظم بود. با توجه به اقدامات مسلحانه‌ی منافقین که از ۳۰ خرداد شروع شده بود احتمال خطر می‌رود، اما خوشبختانه مراسم در امنیت کامل و بدون بروز حادثه‌ای به پایان می‌رسد. پس از پایان سخنرانی جمعیت دور آیت‌الله خامنه‌ای را می‌گیرد. یک نفر با زور می‌خواهد خودش را به ایشان برساند، چندضربه‌ای هم با آرنج به محافظین می‌زند ولی آنها نمی‌گذارند نزدیک شود. وقتی از مراسم برمی‌گردند لباس خونی یکی از محافظ‌ها توجه دیگران را جلب می‌کند. محافظ با تیغ موکت‌بری مجروح شده اما خطر رفع شده بود.[روزنامه‌ی جمهوری اسلامی، ۱۳۶۰/۴/۱] ۵ تیرماه آیت‌الله خامنه‌ای در خطبه‌های نماز جمعه منافقین را به سختی به محاکمه می‌کشند: «شما هستید که بعد از آنی که از پدر و مادرهای مسلمانی متولد شدید به طرف کفر رفتید. کتاب‌های شما در دست است، مبانی مارکسیستی و الحادی و کفرآمیز در حرف‌ها و کتاب‌ها و عمل شما مشهود است، شما مرتجعید، شما مرتدید؛ شما هستید که در زندان و در خارج زندان بارها و بارها دوریتان از اسلام بر عناصر مبارز انقلابی مسلمان ثابت شد. بهانه‌ی ارتجاع را به دست می‌گیرید که با جمهوری اسلامی بجنگید؟ اشتباه کردید، کور خواندید؛ این شواهد محکومیت شماست که همه‌ی دنیا و همه‌ی تاریخ در آینده به اینها خواهند رسید. شما نامتان هم در تاریخ نمی‌ماند، اما اگر بماند با لعن و نفرین همگانی خواهد ماند. برای خاطر این‌که یک انقلابی با این همه خونِ دل پیروز شد و امامی و رهبری با چهره‌ی استثنائی در تاریخ ما این انقلاب را هدایت کرد و امتی با این رشادت و این ازخودگذشتگی پایه‌های این انقلاب را با همه‌ی موجودی خودش مستحکم کرد، آن وقت شما چهار نفر خودخواهِ جاهل جاه‌طلب پرمدعا آمدید دارید محصول این همه تلاش و کوشش را می‌خواهید مورد تهدید قرار بدهید و مزاحمت می‌کنید و ایذاء می‌کنید، تاریخ به شما لعن و نفرین خواهد فرستاد.» [خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران، ۱۳۶۰/۴/۵] در همین ایام «رهروان فرقان» که قصد داشتند آیت‌الله موسوی اردبیلی را در جلسه‌ی تفسیر قرآن که شب‌های جمعه برگزار می‌شد ترور کنند، با سفر ایشان به مشهد و لغو مراسم آن هفته تصمیمشان را عوض می‌کنند. آخرین نفر لیست ترور رهروان فرقان کسی نبود جز آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای. و به این ترتیب پیش‌بینی یک‌سال پیش آیت‌الله خامنه‌ای رنگ واقعیت به خود می‌گیرد: «این ضبط در مرحله‌ی اول برای موسوی اردبیلی در نظر گرفته شده بود که هر شب جمعه در مسجد کنار خانه‌اش سخنرانی و تفسیر داشت و برای شناسایی مهدی به حسن گفته بود که چون او تفسیر قرآن می‌کند کار در آن زمان از نظر بیرونی خیلی تبلیغ بدی می‌شود، به همین دلیل دفعه‌ی بعد من رفتم و دیدم که امکان دارد که کار با ضبط انجام دهیم، بنابراین برای هفته‌ی بعد مهدی ضبط را تهیه کرده بود ولی درست همان هفته وی بنا بر یک عزا یا عیدی به مشهد رفته بود و نشد. تا اینکه مطلع شدیم [آیت‌الله] خامنه‌ای در محل یک برنامه‌ی پرسش و پاسخ دارد.»[آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پرونده‌ی مسعود تقی‌زاده، شماره‌ی بازیابی ۵۱۶۸] شناسایی‌ به سرعت انجام می‌شود و مسعود تقی‌زاده روز عملیات، ضبط صوت را به مسجد ابوذر می‌برد. «من روز قبل برای شناسایی مسجد رفته و فردایش با ضبط به محل رفتم. قبلاً مهدی آن را با چراغ امتحان می‌کرد و خوب عمل می‌کرد ولی روز عمل صبحش که من چند دفعه آزمایش کردم، متوجه شدم که زیاد هم قابل اعتماد نیست و با کمی تکان از حالت معمولش بیرون می‌آید.» آیت‌الله خامنه‌ای که برای گزارش اوضاع جبهه‌ها نزد امام رفته بود، از جماران عازم مسجد ابوذر می‌شود. در بین راه و تا رسیدن به مسجد، شهید بابایی و آیت‌الله خامنه‌ای درباره‌ی مسائل جبهه و نیروی هوایی با هم گفت‌و‌گو می‌کنند. شهید بابایی نماز را پشت سر ایشان خوانده و مسجد را ترک می‌کند. «در همان روزی که آن حادثه‌ی بمب‌گذاری برای خود بنده پیش آمد، قبل از ظهر یا حدود ظهر که من می‌رفتم به طرف آن مسجد، این شهید با من همراه بود. من از خدمت امام آمده بودم و می‌رفتم به طرف آن مسجد، که آن‌جا نماز بخوانیم و برنامه اجرا بکنیم که بعد آن حادثه پیش آمد. این جوان دنبال من آمد تا از خدمت امام آمدم بیرون، آمد همراه من و آن حرف‌ها و نقطه‌نظرهای مصلحانه و دلسوزانه و پرجوش و خروش خودش را هی گفت و گفت و توی اتومبیل هم بنده را رها نکرد و گفت و تا توی آن مسجد هم آمد.» ۱۳۶۶/۵/۲۳ [بیانات در خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران، ۱۳۶۶/۵/۲۳] 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani