شب یلدا نزدیکه.... حواسمون باشه❗️ تو مملکتی که یه روزی پسر بچه ای توش بود به نام که بعدها شد فرمانده عملیات غرب کشور و طوری شهید شد که برایش دو مزار درست کردند،🕊🌷 مادرش از بقالی سر کوچه واسش بستنی خرید.🍦 پسر بچه بستنی شو تو آستینش قایم کرد آورد خونه؛ مادرش میگفت: وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهن و گفت: مامان بستنیم آب شد ولی دل بچه های کوچه آب نشد....🥰 حالا آدمای همین مملکت، بعضیامون به جایی رسیدیم که عکس خانه ها و غذاها و نوشیدنی هاو لحظه به لحظه سفر و مهمانی و سفره یلدا و میوه‌ی نوبرمون رو میفرستیم توی اینستا و....😶😒 برامون هم فرقی نمیکنه مخاطبمون داره یا نداره، گرسنه است یا سیر....