چند بیت روضه 😭 مهمان ما باشید سادات حلال فرمائید ▪️😭▪️ حرف ناگفته ی چشمان ترش بسیار است اشک او راوی یک عمر غم و آزار است😭 روز و شب گریه کن روضه ی یک مسمار است😭 قلب او زخمی از ضرب در و دیوار است داغهایی که کشیده است همه معروف است😭 پس ببخشید اگر روضه من مکشوف است در نماز شب و هنگام دعا می گرید صبح با گریه او باد صبا می گرید😭 یاد آن کوچه و بی چون و چرا می گرید بعد چل سال بیادش همه جا می گرید😭 قصد این بار من از شعر که آقا بوده قسمت انگار کمی روضه زهرا بوده😭 زهر در تن نه که از غم جگرش می سوزد یاد مادر که بیفتد به سرش می سوزد😭 غرق آتش در و پروانه پرش می سوزد از همان روز حسن با پدرش می سوزد😭 کودکی بود ولی رنج پدر پیرش کرد غم مادر دگر از زندگی اش سیرش کرد😭 نه فقط زخم زبان از همه مردم بوده زهر در بین غم و غربت او گم بوده😭 قاتلش آتش و آن خانه و هیزم بوده دست سنگین همان کافر دوم بوده😭 ابتدا چادر مشکی حرم سوخته بود بعد هم تیر کفن را به بدن دوخته بود😭 داشت آن روز به لب روضه ای از سر می خواند😭 قصه درد و غم و غربتِ حیدر می خواند داشت از سوز جگر روضه مادر می خواند بعد هم روضه جانسوز برادر می خواند😭 چشمش افتاد به چشمان برادر، با آه گفت لا یوم کیومک به ابا عبدا...😭 دل من دست خودش نیست اگر می شکند قصه کرببلای تو کمر می شکند😭 دل زینب هم از آن رنج سفر می شکند بر سر دیدن تو شام چه سر می شکند😭 صوت قرآن تو در شام شنیدن دارد چوب دست از لب و دندانت اگر بردارد 😭😭😭😭😭😭😭😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین @rooshanfekr