روزنـــه ی سـیاست
🦋آرامش معنوی #به‌وقتِ_تزریق_حالِ_خوب #جزء۱۹🌱 زمان :۳۴دقیقه #نذر_ظهور_مهدی_فاطمه #ماه_رمضان 🌙 📖تلاو
بسم الله الرحمن الرحیم (19) خداوند متعال در جزء 19 بعد از اشاره به ویژگی مستکبران، یکی از حالت‌های روز قیامت آنها را توصیف کرده، می‌فرماید: يَاوَيْلَتىَ‏ لَيْتَنىِ لَمْ أَتخَّذْ فُلَانًا خَلِيلًا؛ «می‌گوید: واى بر من، كاش فلانى را به دوستى نگرفته بودم». بعد علت این زاری را بیان کرده که چرا از دوستش شکایت می‌کند: لَّقَدْ أَضَلَّنىِ عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنى‏؛ (ذکر یکی از اسامی قرآن کریم است) یعنی قرآن به من رسید ولی او مرا از قرآن گمراه کرد. یکی از اموری که در سرنوشت انسان بسیار تاثیرگذار است، دوست انسان است. اما اتخاذ دوستی، سازوکار خاصی دارد که مبنای آن، همان پرستش و تعریف ما از سعادت است. یعنی هر چه محور دل ما قرار بگیرد، در تعیین دوستی‌ها و دشمنی‌ها نقش مستقیم دارد. در یک محله، بچه‌های درس‌خوان همدیگر را پیدا می‌کنند، افراد لات همدیگر را پیدا می‌کنند و با هم حلقه دوستی تشکیل می‌دهند، معتادان و دست‌اندرکاران مواد مخدر همدیگر را پیدا می‌کنند و .... دوستان قرآن هم همدیگر را پیدا می‌کنند. این حلقه‌های دوستی بر اساس آنچه که محور دل انسان‌ها قرار گرفته شکل می‌گیرد. در حقیقت بندگان هر خدایی، آرام آرام با دیدن نشانه‌های خدای مشترکشان با یکدیگر صمیمی می‌شوند. پس برای تصحیح روابط دوستی خود، باید مراقب بود محوریت دل به دست کدام خدا می‌افتد. اما شکایت این سیه‌روزان از دوستان خود این است که اجازه ندادند ما از قرآن استفاده کنیم. در حقیقت، این حلقه‌های دوستیِ غیرخدایی، اجازه نمی‌دهند انسان‌ها از قرآن بهره بگیرند. ازاین‌رو، به دنبال این ناله‌های متکبران، قرآن از یک شکایت دیگر در روز قیامت خبر می‌دهد: وَ قَالَ الرَّسُولُ يَارَبّ‏ِ إِنَّ قَوْمِى اتخَّذُواْ هَذَا الْقُرْءَانَ مَهْجُورًا؛ پیامبر گرامی اسلام با آن همه مهربانی و شفاعت در روز قیامت، اما از این همه بی مهری نسبت به قرآن شکایت کرده، می‌فرماید: «پروردگارا! امّت من اين قرآن را به كلّى متروك و رها كردند». در دو آیه بعد به یکی از ویژگی‌های مهم قرآن اشاره می‌کند که در حقیقت خداوند می‌خواهد بفرماید قرآن چنین ویژگی‌ای دارد ولی شما از آن غافل‌اید: وَ لَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقّ‏ِ وَ أَحْسَنَ تَفْسِيرًا؛ «و [دشمنان‏] هيچ وصف و سخن باطلى بر ضد تو نمى‏آورند، مگر آنكه ما حق را و نيكوترين تفسير را [براى در هم شكستن آن‏] براى تو مى‏آوريم.» یعنی هر سخن باطلی که ممکن است برای متزلزل کردن عقاید شما گفته شود پاسخ آن در قرآن آمده است. یکی از نکات جالب در این جزء، اشاره به یکی از حکمت‌های عربی نازل شدن قرآن کریم است. خداوند می‌فرماید: وَ لَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلىَ‏ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ؛ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُواْ بِهِ مُؤْمِنِين. «اگر این قرآن را بر یک غیرعرب نازل می‌کردیم و قرار بود او قرآن را بر عرب‌ها بخواند، هیچ یک ایمان نمی‌آورند». یعنی اگر قرار بود قرآن عربی نازل نمی‌شد و غیرعرب‌ها قرآن را بر عرب‌ها ارائه می‌کردند به خاطر تعصب جاهلی‌ای که داشتند هیچ یک ایمان نمی‌آوردند. اما نزول عربی قرآن، سبب شد که دست‌کم عده‌ای از آنها ایمان آورند و بسیاری از غیرعرب‌ها نیز ایمان بیاورند. این آیه‌ای رسوایی عرب جاهلی را فریاد زده است. به مناسبت ایام شهادت امیرالمومنین علیه‌السلام به آیه‌ای از این جزء اشاره کنیم که بر عظمت ایشان دلالت دارد. در داستان سلیمان آمده است که وقتی سلیمان امر کرد تخت بلقیس را حاضر کنند، کسی که قسمتی از علم کتاب نزد او بود گفت: من در یک چشم بر هم زدن آن را نزدت حاضر می‌کنم: قَالَ الَّذِى عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا ءَاتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُك. اما در آخر سوره رعد خواندیم که وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى‏ بِاللَّهِ شَهِيدَا بَيْنىِ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَاب؛ «كسانى كه كافر شدند مى‏گويند تو فرستاده خدا نيستى، بگو خدا و آن كس كه علم كتاب نزد اوست براى گواهى ميان من و شما بس است». در روایات متعدد ائمه فرموده‌اند که مقصود از «مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَاب» حضرت علی علیه‌السلام. (علاقه‌مندان می‌توانند به تفسیر المیزان، ذیل آیه آخر سوره رعد مراجعه کنند). یعنی کسی که «عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ» از کتاب چیزی می‌دانست چنان توانایی‌ای داشت که در چشم برهم زدنی تخت بلقیس را حاضر کند، اما درباره امیرالمومنین علیه‌السلام می‌فرماید علم کتاب –نه بخشی از کتاب- نزد او است. به ذره گر نظر لطف بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند ✍️ ع.گ