دام تغییرات اجتماعی این چند روز بیش از بیست یادداشت در رابطه با موضوع کلینیک ترکِ بی‌حجابی‌ خواندم. هم از موافقان و هم از مخالفان! در این میان اما یادداشت خانم فریبا نظری جالب به‌نظر می‌رسید. ایشان از نگاه جامعه‌شناختی موضوع را رصد کرده بود و آخرش هم زیرپوستی به این نتیجه رسیده بود که حکومت باید تسلیم تغییرات اجتماعی شود. اینکه حجاب‌ و یا هر کنش دینی دیگری باید از روی اعتقاد قلبی باشد و نه با زور و اجبار، کاملا عقلانی‌ست؛ اما اجتماعی بودن موضوع حجاب، ایجاب می‌کند که در جامعه‌ی دینی، حتی اگر افراد باور قلبی هم به حجاب نداشته باشند ملزم به رعایت‌اند چرا که در نگاه اسلام، اصالت با اجتماع است و نه با فرد! فلسفه‌ی امر‌به‌معروف و نهی‌ازمنکر لزوما اصلاح فرد نیست( اگرچه اصلاحِ فرد را هم نتیجه می‌دهد)؛ بلکه فلسفه‌ی امر ونهی، حفظ اجتماع از انحراف است. خانم نظری معتقدند باید نسبت به تغییرات اجتماعی و خواست مردم تسلیم شد و آن را پذیرفت! سوال بنده از ایشان این است که‌ معیار این تغییرات چیست؟ آیا صرفا خواستِ مردم می‌تواند علتِ تغییر باشد؟ اگر مردم یک اجتماع در پذیرش انحرافات اخلاقی خواستار تغییر شدند آیا باز هم با همین رویکرد می‌توان پذیرفت و تسلیم شد؟! تغییرات اجتماعی باید مبنای منطقی و عقلایی داشته باشد و نه مبنایی احساسی و دل‌بخواهی! مبنای تغییرات اجتماعی، حفظ کرامت انسان است. بی‌حجابی را اگر نوعی تغییر اجتماعی تلقی می‌کنید لازم است بدانید که بی‌حجاب نه به کرامت انسانی خود احترام می‌گذارد و نه برای کرامت انسانی سایر افراد ارزش قائل می‌شود. در اسلام احترام به انتخاب فرد تا جایی پیش می‌رود که مخالف با ارزش‌های دینی نباشد. خانم نظری آن تحولی در اجتماع که منجر به تضعیف ارزش‌های الهی شود هنجار نیست، بلکه نوعی ناهنجاری‌ست که باید متوقف گردد. مگر نه اینکه هر نوع تغییر اجتماعی باید با ارزیابی پیامدهای اجتماعی آن صورت پذیرد؟ آیا شما پاسخی برای پیامدهای ترویج بی‌حجابی دارید؟ خانم نظری من و شما در یک امر مشترکیم و آن اینکه با کلینیک ترک بی‌حجابی مخالفیم؛ اما دلایل مخالفت ما متفاوت است. شما با اصل کلینیک مخالفید چرا که اجبار حجاب را موثر نمی‌دانید و معتقدید حکومت باید تغییرات اجتماعی را بپذیرد و تن به این تغییرات بدهد؛ اما دلیل مخالفت بنده نه حجاب و نه امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر است بلکه عنوان کلینیک را شایسته‌ی فریضه‌ی امر و‌ نهی نمی‌دانم چون نتیجه‌ی معکوس می‌دهد. ما هرگز قائل به تسلیم در برابر تغییرات اجتماعی نیستیم اما معتقدیم باید روش‌ها اصلاح گردد تا هنجارها نهادینه شود. ما معتقد به این نیستیم که تسلیم بی‌حجاب‌ها شویم بلکه عقیده داریم حکومت موظف است با ایجاد فضای امن روانی، بستر گفتگو را فراهم کند. دلیل ما با مخالفت کلینیک این است که این عناوین کمکی به امنیت روانی اجتماع نمی‌کند. 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht