بل - 1395 * پنج شنبه – 7 مرداد 1395 – 23 شوال 1437 – 28 جولای 2016 • امروز عصر جلسه ی بیست و پنجم از مجموعه ی «» را داشتیم که خلاصه ی آن به قلم یکی از شنوندگان فایل های صوتی این مجموعه جلسات چنین است: • در بخش اول کلاس، ادامه ی بحث تفاوت علم و عقل بیان شد. • عقل نوعی علم است که مبیّن حُسن و قبح هاست و به تعبیر اهل منطق، ارتباطشان عموم و خصوص مطلق است. • عقل چیزی است که اگر اعطا شود تکلیف می آورد و امکان مواخذه و پاداش و عقاب رخ می دهد، ولی علم این امکان را ندارد. در حیطه علم دانشی هست ولی لزوماً به حُسن و قبحی را تعیین نمی کند. • از کتاب «المصباح المنیر»: عقل غریزه ای است که انسان به وسیله ی آن برای فهم خطاب و سخن، آماده می شود و چنین کسی عاقل است. ایراد این تعبیر از عقل: اگر هر چیزی را که برابر عقل است در برابر فهم قرار دهیم، متهم می شویم به بی توجهی به عقل و بار حسن و قبح، از آن برداشته می شود و این منشاء اشتباه می شود. • در نظام فلسفی عقل به عقل نظری و عملی تقسیم می شود. • عقل نظری در کتاب (ماجرای فکر فلسفی در اسلام مرحوم گیلانی ): اشیاء را بدانگونه که هست ادارک می کند نه بدانگونه که باید انجام پذیرند یا نپذیرند. این جا هم عقل و فهم در مقابل هم هستند، در حالی که فهمیدن و درک کردن در حیطه علم است نه عقل. • اشکال در تفاوت عقل عملی است که قوه ی مدرکه است یا عاقله؟ • اولیات: وقتی به افراد ارائه می دهیم کاملا برایشان اشکار است. مثل فهمِ«اجتماع نقیضین ممنوع است» یا «بزرگتر بودن کل از جزء» که از بدیهیات عقلی است نه نشانه ی عقل و فهم. • درک هر انسان عاقلی را نمی توان معادل عقل او قرار داد. • مطلق علم برابر فهم و درک است و حیطه ای از علم را به طور خاص، عقل می نامیم. • در بخش دوم، شواهد روایی در تعریف عقل بیان شد: • عقل، عقال و مانعی از جهل است و نفس مانند خبیث ترین مرکب ها است؛ اگر بسته نشود سرگردان می ماند. • اگر عقل را محجوب نکنی بر تو آشکار می شود که این راه حق است یا باطل! • از حضرت خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله: «اَلْعَقْلُ نُورٌ فِي اَلْقَلْبِ يُفَرَّقُ بِهِ بَيْنَ اَلْحَقِّ وَ اَلْبَاطِلِ»؛ عقل نوری است که به واسطه ی آن حُسن حَسَن و قُبح قَبیح آشکار می شود. این قبح و حسن ها اعتباری و سلیقگی نیست بلکه حقیقی است. • عقل با بلوغ آشکار می شود. • در حیطه ی یافته های عقلی وجه اشتراک و افتراق فریضه و سنت چیست؟ • تنها وقتی که کشفی عقلانی در کار باشد استدلال عقلی معنا دار می شود. وقتی کشفی در کار نباشد گواه عقلی نداریم. • احکام عقلی (معقولات) شامل واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات است. • امیرالمومنین علی علیه السلام: وجود انگیزه های شهوت و غضب، عقل را زائل می گرداند. https://ble.ir/S_M_Kheradmand