گر عقل پشت حرف دل، اما نمی گذاشت
تردید پا به خلوت دنیا نمی گذاشت
از خیرِ هست و نیستِ دنیا به شوق دوست
می شد گذشت، وسوسه اما نمی گذاشت
اینقدر اگر معطلِ پرسش نمی شدم
شاید قطار عشق مرا جا نمی گذاشت
دنیا مرا فروخت، ولی کاش دست کم
چون بردگان مرا به تماشا نمیگذاشت
شاید اگر تو نیز به دریا نمی زدی
هرگز به این جزیره کسی پا نمیگذاشت
گر عقل در جدال جنون ، مرد جنگ بود
ما را در این مبارزه تنها نمیگذاشت
ای دل بگو به عقل که دشمن هم این چنین
در خون مرا به حال خودم وا نمی گذاشت
ما داغدار بوسه ی وصلیم چون دو شمع
ای کاش عشق ، سر به سر ما نمی گذاشت
#فاضل_نظری
🇮🇷
@sabzpoushan