نه دل‌آزرده، نه دل‌تنگ، نه دل‌سوخته‌ام یعنی از عمر گران هیچ نیندوخته‌ام! پاسخ سادۀ من سخت‌تر از پرسش توست عشق درسی‌ست که من نیز نیاموخته‌ام! روسیاهِ محکِ عشق شدن نزدیک است سکۀ «قلب» زیانی‌ست که نفروخته‌ام برکه‌ای گفت به خود: «ماه به من خیره شده‌ست» ماه خندید که من چشم به «خود» دوخته‌ام! شده‌ام ابر که با گریه فروبنشانم آتش صاعقه‌ای را که خود افروخته‌ام