🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ... لبخند کم رنگی بر لبان نورا نشست. _ مگر ماجرای غدیر خم و امر خدا بر معرفی علی به عنوان امام پس از پیامبر در کتاب‌های شما نیامده است؟! ابراهیم سر فرو افکند و پاسخی نداد. نورا رو کرد به ابو یوسف گفت:《 شما چرا ساکتید؟ شما پاسخ دهید!》 ابو یوسف به خودش آمد. با اکراه دهان باز کرد و من من کنان زمزمه کرد: _ بیشتر مفسران و صحابه گفته‌اند که آیه ۶۷ سوره مائده درباره غدیر خم نازل شده است. و پس از نزول این آیه بود که پیامبر فرمود:《 هرکس من مولای اویم ،علی مولای اوست.》 _ پس چگونه است که شما امر صریح خدا و رسول را کنار گذاشته اید و می گویید مردم بر خلافت ابوبکر اجتماع کردند؟! مگر خلیفه خدا می تواند به انتخاب مردم باشد؟! مگرمردم می توانند جانشین برای رسول‌خدا انتخاب کنند؟! 🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 لحنش به حزن و اندوه گرایید. _وقتی پیامبر خدا در بستر مرگ بود، فرمود:《 قلم و دواتی برایم بیاورید تا چیزی برایتان بنویسم که پس از من گمراه نشوید.》 کدام یک از یاران پیامبر مانع شدند و نگذاشتند که قلم و دوات بیاورند؟ شافعی که گویا از سکوت طولانی اش در رنج بود پاسخ داد:《 مشهور است که عمر بن خطاب برای اینکه پیامبر آرام تر باشد و بیماری شدت نیابد ،مانع شد.》 _عمر در پاسخ رسول خدا چه گفت؟! _می گویند که گفته: این مرد هذیان می گوید. کتاب خدا برای ما کافی است. _احکام و فرمانهای های قطعی خدا را کنار گذاشته اید، بیعت روز غدیر را نادیده گرفته اید و مانع وصیت رسول خدا شده اید و به او نسبت هذیان هم می دهید؟! پناه می برم به خدا. مگر شما نخوانده اید که خدا فرمود:《رسول خدا از سر هوس سخن نمی گوید و فقط آن چه را که وحی می شود،می گوید.》 پس با چه منطقی می گویید امت بر خلافت ابوبکر اجماع کردند؟! آیا اجماعی که مخالف نص و فرمان صحیح الهی باشد، درست است؟! ادامه دارد ... ⏪ 📚 متن از کتاب کیمیاگر؛ نوشته ی رضا مصطفوی 🍃 @sad_dar_sad_ziba 🍃