بسم رب الشهدا🌹
#خاطراتمادرشهیدمصطفیصدرزاده#قسمت_هجدهم
مصطفی در سن ۴ سالگی🌷
روز #تاسوعا سال ۶۸ 🌹
من در خانه پدرم بودم ، #روضه داشتن، مصطفی رفت بیرون ، مشغول بازی بود،
که با یک موتور #تصادف کرد،😔
پرتش می کنه اون طرف خیابون، همسایه ها گفتند : بچه تون با موتور تصادف کرده ، کشته شده .😭
من خیلی ترسیدم که برم ببینمش ،
فقط همونجا که نشسته بودم گفتم:
یا #حضرت_عباس برام حفظش کن.🙏سربازش می کنم برات ،
دقیقا روز تاسوعا بود وجالبترازآن که همون نزدیک اذان #ظهر بود ،
که ساعت #شهادتشونم تقریبا در همان زمان بود.😔🌹
╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها#مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾