❤️ محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم مكه... خنديد و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى منم ميرم ببينيم كدوممون زودتر به خدا ميرسه... آب زمزم و تسبيح آورده بودم براش با كلى خاطره واسه تعريف كردن... پيچيدم تو كوچشون پارچه سر در خونشون ميخكوبم كرد پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار... 🕊شهيد سعيد شاهدی 🌷یادش با ذکر ▪️ @SALAMbarEbrahimm