#خاطرات_شهدا 🌷
💠غسل با رمل....
♥️✨غروب روز ٢١ تیر، خبر هجوم دشمن به منطقه ✫شرهانی، ✫فکه و ✫عین خوش به رزمندگان تهرونی مستقر در پادگان #دوکوهه رسید و رزمندگان لشگر ٢٧حضرت رسول (ص) و ١٠ سیدالشهداء (ع) در روز ٢٢ تیرماه با حمله برق آسا، دشمن رو تا #صفر_مرزی عقب زدند و #علی_کریمی در صف این دلاور مردان بود که در عین خوش به شهادت رسید.
♥️✨پیکر مطهر شهید علی کریمی همانروز به #پشت_جبهه منتقل شد، اما پیکر #سعید در منای فکه روی زمین باقی ماند و بعد از ٧٠ روز در #ماه_صفر از زمین داغ فکه برداشته شد و در روز جمعه اول مهر ٦٧ مصادف با یازدهم ماه صفر در #گلزارشهدای بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد....
♥️✨پیدا شدن شهدایی که در منطقه #فکه بدنهاشون روی زمین مانده بود حکایت غریبی داره.... همه اونها از #تشنگی شهید شده بودند و براى اینکه به چنگ دشمن نیفتند در منطقه عملیاتی پراکنده بودند و گازهاى شیمیایی هم نفس های آخر اونها رو گرفته بود و پیدا کردن این همه #شهید که در منطقه پخش شده بودند زمان زیادی می برد. هر كدوم کنار تپه ای و زیر سایه خارو خاشاکی به #معراج رفته بودند. حکایت بدنهای بر جای مانده سرزمین فکه تداعی کننده #کربلا و روز #عاشورا بود....
♥️✨پیکر #شهید_سعید وقتی برای تشییع اومد انگار نه انگار که بیش از دو ماه زیر آفتاب بوده. ✘نه بویی گرفته بود و ✘نه متلاشی شده بود..... اما این بدن به #رمل_های_فکه آغشته بود و انگار لباسهایش را در رملهای فکه #غسل داده بودند...
♥️✨کسی لباس رزم غسل داده شده با رملهای فکه را از تن #سعید بیرون نکرد و با همان لباس ها در خاک آرمید. هر كسى ردی از رمل های داغ فکه مى خواد به اینجا سر بزنه قطعه ۴٠....
🌷راوی: #رزمنده_جعفر_طهماسبی
@SALAMbarEbrahimm
-عباس!
+جونم داش حسن...
-اون #دختره رو میبینی تو #دانشگاه...
+اره
-امسال اومده بود #فکه پیشمون؛
.
خیلی قسمم داد که حاجتشو بدم...
کلی #گریه کرد ...
حالش خوب بودا...
ولی ببین الان ...
ببین جون حسن...
ببین چطوری میره تو خیابون...
به خدا خیلی هواشو دارم من...
ولی انگار گاهی خودش نمیخواد...
.
تازه تو #فضای_مجازی ندیدیش چه جور عکسایی میزاره از خودش...
کلی #نامحرمم میبینن عکساشو...
.
یعنی واقعا خودش نمیفهمه دنیای مجازی فرقی نداره با واقعی؟
یعنی واقعا نمیفهه ما تو دنیای مجازی هم کنارشیمو می بینیمش؟
یا اینکه خودش دلش نمیخواد خوب بشه؟
.
.
+اره حسن جون...
یادمه که اومده بود...
اصن این هیچی ...
اون #پسره رو میبینی...
اوناهاش...
اونم امسال #طلاییه پیش من بود...
حالا برو ببین تو فضا مجازی چه جوری با #نامحرم صحبت میکنه...
تو فضای مجازی چه کارا که نمیکنه...
منم همه کار کردم واسشاا...
ولی گاهی نمیتونه ...
کم میاره #داداش ...
.
.
میفهمم چی میگی ...
همه اینا که میگی منم زیاد دیدم...
ولی گاهی #کم میارن...
این نَفسِشون پدرشونو درآورده...
اما حسن جون اگه ما هم ولشون کنیم... کیو دارن اینا؟
کجا برن اگه سال به سال پیش ما نیان...
از کی #کمک بخوان؟
.
من هر وقت یکی از این بچه هارو میبینم؛
جای نا امید شدن میگم ایندفعه بیشتر هواشو دارم...
این دفعه بیشتر کمکش میکنم...
.
.
-اره عباس...
حق باتوئه...
حالا ما که هیچ...
گاهی که دل #حضرت_حجت رو میشکونن خیلی قلبم #درد میگیره...😔
.
پاشو...
بیا بریم پیش بقیه بچه های #گردان...
با اونام صحبت کنیم #هوای اینارو بیشتر داشته باشن...
+باشه
اصن این #شب_جمعه با خود ارباب صحبت میکنیم...
.
.
.
شهید سید مرتضی آوینی:
عالم محضر شهداست؛
اما کو #محرمی که این حضور را دریابد...
@SALAMbarEbrahimm
آشنا شدنش با علی محمودوند و مجید پازوکی، او را عاشق بچه های گروه #تفحص کرد...
آخرین تفحص اش، شب بعد از شب های قدر بود #محمد قبل از شهادت، به عکاس سفارش کرد تا از او عکس بگیرد که بعدا به دردش می خورد و آخر در جستجوی شهدا، به همراه علیرضا شهبازی، در #فکه پر کشید...
شهید محمد زمانی زمزمه اش این بود:
عشق است در آسمان پریدن
عشق است در خاک و خون غلطیدن
#جستجوگر_نور
#شهید #محمد_زمانی🌷
❤️ محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم مكه...
خنديد و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى #مكه منم ميرم #فكه ببينيم كدوممون زودتر به خدا ميرسه...
آب زمزم و تسبيح آورده بودم براش با كلى خاطره واسه تعريف كردن...
پيچيدم تو كوچشون پارچه سر در خونشون ميخكوبم كرد پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار...
🕊شهيد سعيد شاهدی
🌷یادش با ذکر #صلوات
▪️ @SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
فقط امام حسین علیه السلام رو بچسب، هرچی میخوای ازش بخواه، یکی یه دونه ست و از خدا هرچی بخواد بهش مید
رفته بودند جنوب توی #فکه، یکی از رفقایش مداحی می کرد و روضه میخواند..!
یکدفعه روح الله بلند شد و گفت:
سید، رسیدی به گوشواره...
از رقیه بخون از بیابون های داغ، پای برهنه، دست های سنگین دشمن...
میگفت و بلند بلند گریه می کرد.
از خود بی خود شده بود..!
همه با دیدن حالِ روح الله به گریه افتادند
عاشقِ حضرت رقیه سلام الله بود!
همین که شنیده بود تکفیری ها تا حرم حضرت رقیه سلام الله رسیده بودند، دیوانه می شد..!
حتی نمی توانست غذا بخورد.
می گفت: من نباید الان اینجا باشم
و اون حرومی ها برسند نزدیکِ حرم حضرت رقیه..!
#شهید_روح_الله_قربانی🕊🌹
44.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ارسالیشما 🌷
✨هادی و یارانش در کانال کمیل ماندند تا ماندگار شوند...
روز دوم سفر
با پای دل قدم گذاشتیم در معبر عشق ، #کانالکمیل به یاد هادی دلها و یارانش که هنوز حضور دارند و میزبانی میکنند..
کمی تفکر با قدم گذاشتن در #فکه ، خاکریز عاشورا و حس بودن فرمانده حسن باقری
#هویزه اما رحمتی داشت از جنس باران ، قدم زدیم در میان قبور پاک شهیدان و به یاد ستاره پر فروغش حسین علم الهدی
و به زیر باران دعای عهدی خواندیم با شهدا و طلب فرج کردیم برای مولا 💔
نایب الزیاره کمیلی ها ❤️
بسیج دانشجویی اصفهان 🌷
#کربلایایران 💔
#راهیاننور... 🌱
#قرار_همیشگی 🍃
آشنا شدنش با علی محمودوند و مجید پازوکی، او را عاشق بچه های گروه #تفحص کرد...
آخرین تفحص اش، شب بعد از شب های قدر بود محمد قبل از شهادت، به عکاس سفارش کرد تا از او عکس بگیرد که بعدا به دردش می خورد و آخر در جستجوی شهدا، به همراه علیرضا شهبازی، در #فکه پر کشید...
شهید محمد زمانی زمزمه اش این بود:
عشق است در آسمان پریدن
عشق است در خاک و خون غلطیدن
#جستجوگرنورشهیدمحمدزمانی🕊🌷