اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت ۱۹ نوزدهمِ رمضان ضربت خوردنِ حضرت علی علیه السلام تا زمین خورد فشارِ دو برادر افتاد علی اُفتاد زمین یا گلِ پرپر افتاد پدر اُفتاد ولی روضه‌یِ مادر خواندیم حسنم گفت لگد آمد و کوثر افتاد پیشِ چشمانِ حسین است تمامِ روضه بینِ دیوار ُو دری سوخته مادر افتاد بستری پهن شد و زینبِ مضطر می‌گفت رَدِّ خونابه دوباره رویِ بستر افتاد بعدِ بابا به همین کوفه گُذارم افتاد دختری پایِ سرِ ماه مُکرّر افتاد نانِ خشکیده به سویِ حَرمش شد پرتاب لگدی آمد و از نیزه‌یِ کین سر افتاد نان و خرمایِ علی قوّتِ بازوها شد زیرِ مُشت وُ لگدِ کینه که خواهر افتاد.... بِ‌علیٍ بِ‌علی ذکرِ شبِ قدرم شد العجل منجیِ مظلوم که دلبر  افتاد   @sehreashk