اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دودمه شب قدر و مدح مولا
سینهزنهایِ علی کاش بگیریم اِحیا
رو به اِیوانِ طلا /۲/
در حرم ذکرِ همه یاعلی وُ یازهرا
رو به ایوانِ طلا /۲/
#دودمه #حرم #نجف #شب_قدر #کربلا
#حضرت_علی_علیه_السلام #روضه #کوفه
#هر_چه_باشم_باز_هم_داری_هوایم_را_علی
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #مدیون_شهدائیم
#شهید_مهدی_علیسواری #شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
دوبیتی روضه بعد از شهادتِ مولا
ندارد این سرا بی تو صفایی
اَمان از غصّه و آه از جدایی
قرارِ زینب و تو آن غروبی
که تا گودال با مادر میآیی
#دوبیتی #بعد_از_شهادت #نجف #شب_قدر #کربلا
#حضرت_علی_علیه_السلام #روضه #کوفه
#هر_چه_باشم_باز_هم_داری_هوایم_را_علی
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #مدیون_شهدائیم
#شهید_مهدی_علیسواری #شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
زمزمه ۲۰ بیستمِ رمضان وصیتِ مولا سبکِ حسین جان.....
بمیرم بمیرم
داره میچکه خون و خونابه از زخمِ بابا
دوباره شده تازه تویِ دلا داغِ زهرا
بمیرم
بمیرم بمیرم
دوباره تویِ خونهَمون بسترِ روضه بازه
بازم حرفِ غسل و کفن حرفِ تشییع جنازه
بمیرم
سرِت مثل بال وُ پرِ مادرم شد یاحیدر
علی روضهخونِ غمِ تو حرم شد با مادر
وصیت نکن جون به لب میشم از غم یاحیدر
شدم سینهزنِ غمایِ محرّم با مادر
یاحیدر یاحیدر
علی جان علی جان
علی جان/۵/
بمیرم بمیرم
گذاشتی تو دستِ حسینو تو دستِ علمگیر
تو از کربلا گفتی و زخمایِ تیر و شمشیر
بمیرم
بمیرم بمیرم
نگو زینبِت زنده میمونه تا که ببینه
نشسته با خنجرِ کُند ظالمی رویِ سینه
بمیرم
تنِ بیکفن سُمِّ مَرکب واویلا
پایِ سر سیلی خورده زینب واویلا
به گودال میرن چند سواره واویلا
به غارت میره گوشُواره واویلا
واویلا واویلا
حسین جان حسین جان
حسین جان /۵/
#بیستم_رمضان #ضربت #زمزمه #کربلا #وصیت
#حضرت_علی_علیه_السلام #روضه #کوفه
#نمکگیرش_دوعالم_بوده_و_نان_و_نمک_خورده
#ما_با_ولایت_زنده_ایم #مدیون_شهدائیم
#شهید_مهدی_علیسواری #شهید_رضا_ایمانی #حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت_اوّلِ محرّم_حضرت مسلم علیه السلام
جانِ من در خطر و جانِ شما در خطر است
خطرِ بیشترِ کوفی وُ کوفه نظر است
سَرِ مَن که به فدای سَرِ رویِ نیزه
غصّهام دخترکِ دربهدری پایِ سر است
تشنهلب هستم و چشمانِ تَرَم تار شده
بر سرِ دار به سر روضهیِ دیوار وُ در است
یک نفر نیست به دادم برسد فریادم
بیقراریِ حریمیست که خونینجگر است
لشکرِ کوفه فقط در طلبِ کُشتن نیست
طالبِ خاتم وُ گهواره وُ خلخال وُ زَر است
لااَقل این سَفر اِی شاه مَکُن همراهت
نازنینی که دِلَش بسته به نازِ پدر است
جانِ من نذرِ شما همسرِ من نذرِ رباب
صلهیِ حرمله وُ تیر زدن بیشتر است
آخرِ روضه به لب ندبه نشسته اَلغوث
وای از منتظری که از شما بیخبر است
📃۱۴۰۲/۴/۲۷
#غزل #اول_محرم #کوفه #کربلا #حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
غزل شب اول محرم الحرام ۱۴۴۵ sehreashk.jpg
حجم:
5.85M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت_اوّلِ محرّم_حضرت مسلم علیه السلام
جانِ من در خطر و جانِ شما در خطر است
خطرِ بیشترِ کوفی وُ کوفه نظر است
سَرِ مَن که به فدای سَرِ رویِ نیزه
غصّهام دخترکِ دربهدری پایِ سر است
تشنهلب هستم و چشمانِ تَرَم تار شده
بر سرِ دار به سر روضهیِ دیوار وُ در است
یک نفر نیست به دادم برسد فریادم
بیقراریِ حریمیست که خونینجگر است
لشکرِ کوفه فقط در طلبِ کُشتن نیست
طالبِ خاتم وُ گهواره وُ خلخال وُ زَر است
لااَقل این سَفر اِی شاه مَکُن همراهت
نازنینی که دِلَش بسته به نازِ پدر است
جانِ من نذرِ شما همسرِ من نذرِ رباب
صلهیِ حرمله وُ تیر زدن بیشتر است
آخرِ روضه به لب ندبه نشسته اَلغوث
وای از منتظری که از شما بیخبر است
📃۱۴۰۲/۴/۲۷
#غزل #اول_محرم #کوفه #کربلا #حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی مناجات و روضههایِ بعد از عاشورا
گناه مثلِ عفونت به جانم افتاده
هزار وای دَمَت از زبانم افتاده
قدیم بیشتر از این به درد میخوردم
همیشه نامِ تو همراهِ گریه میبردم
نفس نفس زدنَم نذرِ نینوا میشد
دلِ گرفتهیِ من بینِ روضه وا میشد
مُقدَّراتِ مرا جرمها مُکدَّر کرد
گناهها چه بلاها که بر سرم آورد
مرض که آمده باشد عواقبی دارد
گناهکار شدم چشمها نمیبارد
میانِ روضهیِ تو واٰ شود گِره از کار
دوباره اشک برایِ غریب وُ استغفار
دوباره گریه برایِ لبی که خشکیده
به نیزه صورتِ خورشیدِ دین درخشیده
صدایِ هِقْهِقِ آن غنچهای که غمگین است
چقدر روضهیِ غمهایِ شاه سنگین است
به گردنِ علی وُ پایِ کودکان زنجیر
حریمِ عشق کجا؟! چوبِ طعنه وُ تحقیر
چه سنگها که رها میشده خدا از بام
تمامِ روضهیِ سجّاد یک کلام اَلشّام
زنانِ قافله را پابرهنه میبردند
کبوترانِ حرم تازیانه میخوردند
تمامِ پیکرِ زنها وُ کودکان زخمی
لگد زدند به گُل با کمالِ بیرحمی
به گریههایِ من وُ آهِ عمّه خندیدند
به پیشِ چشمِ حرم پایِ نیزه رقصیدند
سرِ بریدهیِ بابا میانِ تشتِ طلا
نشست رویِ لبِ کعبه کَعبِ نِی امّا .....
دوباره مثلِ همان روز لَعلِ تو ترِکید
دوباره بغضِ غریبیِ اهلِ تو ترکید
دوباره خواهرِ تو مضطر وُ پریشان شد
وَ آه وُ ناله دَمِ زینب وُ یتیمان شد
نوایِ عمّهیِ غمدیده وُ دَمِ سجّاد
بیا بهارِ دلِ فاطمه بِرس بر داد
#مثنوی #بعد_از_عاشورا #کوفه #شام #امام_حسین_علیه_السلام #مناجات
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مصیبت مسلمیه شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام
دستم قلم شود که نوشتم بیا نیا
آواره شد سفیرِ تو در کوچهها نیا
دل را به عهدِ کوفهیِ نامرد خوش نکن
بویی نبرده شهرِ ریا از وفا نیا
سردارِ روز قبلمُو بر دار میروم
آقا سفیر شد هدفِ سنگها نیا
چرب است نانِ سفرهیِ آهنگرانِ شهر
شد کورهها پر از سپر و تیغها نیا
مردیِ مردِ کوفه محال است و فکرِ اوست
دنبالِ غارتِ حرم و خیمهها نیا
اینجا به هر که سر ببرد حکم میدهند
رِی مزدِ بردنت شــده بر نیزهها نیا
برداشت حرمله سه سهشعبه برایِ جنگ
وای از گلو و دیده و قلبِ شما نیا
زنجیرها و بند و غـلِ جامع حاضرند
تکرارِ روضهیِ علی و بچّههـا نیا
جانم به لب رسید و ندیدم نگار را
آقا بگیر جان و نـگو کربلا نیا
#غزل #مدح_مرثیه #مسلمیه #اول_محرم #حضرت_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام #کوفه
#حسین_ایمانی
@sehreashk
@sehreashk110
غزل شب اول محرم.png
حجم:
17.57M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل اوّل محرّم حضرت مسلم ابنِ عقیل علیه السلام
در وفا و شجاعت از این ایل
بعد از عبّاس مسلمِ ابنِ عقیل
رقصِ شمشیرِ او شبیهِ عمو
لایقِ لاٰ فَتاٰیِ جبرائیل
برقِ چشمش چنان ابوفاضل
در مصافِ نفاق عزرائیل
ظاهراً تشنه و گرسنه ولی .....
آب و نان میدهد به میکائیل
او رجزخوان که میشود اِنگار
که دَمیده به صور اِسرافیل
کنجِ دِنجی زِ مسجدِ کوفه
دلِ ما را به عشق کرده دخیل
روزِ محشر هم او همهِکارهَست
چون امامش کند وصی وُ وکیل
اختیاری به آب لب نزده
قبل از عبّاس مسلمِ ابنِ عقیل
بر رویِ دار ندبه میخواند
سرِ سردار تا وصالِ خلیل
📄۱۴۰۳/۴/۱۲
#غزل #اول_محرم #کوفه #استوری #حضرت_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه امام سجّاد علیه السلام
تو خطبه خواندی و ملائک پَر درآوردند
بر منبرِ کـوفه مـگـر پـیغمبـر آوردند!!!
یک عمر مولا گفت در کوچه چه شد آخر...
در شهرِکـوفه دسـتبسته حیدر آوردند
آغاز شد خطبه پس از نام رسولُ اللّه
پس سر درآوردند که با خود سر آوردند
لحنِ علیِّ ابنِ حسینِ ابنِ علی این است
افتادهاند از پا اگـر چه لشکـر آوردند
بر دست و پایِ تو غـُل و زنجیرهایی بود
که دستشان با هـر دعـای تو بَر آوردند
دیدنـد مثـل مـادرت ساکـت نخواهی شد
بر روی نیـزه پیشِ رویِ تو سر آوردند
عالَـم فدای گریههایـت حضرتِ سجـّاد
در چشـمهایت ندبه را با کـوثر آوردند
#شهادت #کوفه #غزل #یا_زین_العابدین #امام_سجاد_علیه_السلام #مدح_مرثیه
#حسین_ایمانی
@sehreashk
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته خداحافظی با ماهِ محرّم و روضهیِ ماهِ صفر (حضرت زینب سلام اللّه علیها)
باز این چه شورش است که بر نیزه مَحرم است
ماهِ صفر... اِدامهیِ آهِ مُحرّم است
سرهایِ قدیسان همه خیره به نیزهها
بر رویِ نیزه قاریِ آیاتِ اعظم است
کشتی شکست خوردهیِ طوفانِ شهرِ شام
پایِ سرِ بریده که نَه... پایِ پرچم است
از آب هم مُضایقه کردند کوفیان
آهِ ربابه کنجِ خرابه پُر از غم است
این کُشتهیِ فِتاده به هامون که میزنند...
با خیزران به رویِ لبَش شاهِ عالم است
از کربلا و کوفه گُذر کرد قافله
حالا رسیده شام... حرم بینِ هلهله
سنگینتر است وزنِ نگاهِ حرامیان
از وزنِ بندها... غُل و زنجیر و سلسله
بر پیکرِ همه اثرِ تازیانههاست
تاول به دستها و رویِ پاست آبله
زخمِ زبان زدند به دُردانهیِ حرم
تنها برایِ خندهیِ خولی و حرمله
شد عمّهیِ سهسالهیِ سادات روضهخوان
هر نیمهشب میانِ قنوتش به نافله
زینب کجا و طعنهیِ نامحرم و طناب؟!
زینب کجا و کوچه و بازار و اضطراب؟!
سیلی و تازیانه به جایِ خودش ولی...
زخمِ زبان و طعنه مرا میدهد عذاب
این بدترین شکنجه و سنگینترین غم است
همراهِ شمر و حرملهها... زینب و رباب
ناموسِ مرتضی شده اَسبابِ خندهها
پایِ سرِ بریدهیِ در مجلسِ شراب
با نالههایِ دخترِ دردانهیِ حسین
شد کاخِ شام بر سرِ والیِ آن خراب
عالَم فدایِ نالهیِ دردانهیِ حسین
شد دخترِ سهساله که پروانهیِ حسین ....
کنجِ خرابه بویِ خوشِ سیبِ سرخ داشت
ویرانه زیر وُ رو شد و شد خانهیِ حسین
دختر زبان گرفت و همه ناله میزدند
جان میگرفت روضهیِ جانانهیِ حسین
با پشتِ دستِ کوچکِ خود رویِ لب زد و...
خوابید رویِ رگ... نَه سرِ شانهیِ حسین
دِق کرد و هِقهِقش دمِ جاءَالحقی شد و...
گفت العجل تمامیِ افسانهیِ حسین
#صفر #خداحافظ_محرم #کوفه #شام
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
@sehreashk
@sehreashk110
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل پیوسته خداحافظی با ماهِ محرّم و روضهیِ ماهِ صفر (حضرت زینب سلام اللّه علیها)
باز این چه شورش است که بر نیزه مَحرم است
ماهِ صفر... اِدامهیِ آهِ مُحرّم است
سرهایِ قدیسان همه خیره به نیزهها
بر رویِ نیزه قاریِ آیاتِ اعظم است
کشتی شکست خوردهیِ طوفانِ شهرِ شام
پایِ سرِ بریده که نَه... پایِ پرچم است
از آب هم مُضایقه کردند کوفیان
آهِ ربابه کنجِ خرابه پُر از غم است
این کُشتهیِ فِتاده به هامون که میزنند...
با خیزران به رویِ لبَش شاهِ عالم است
از کربلا و کوفه گُذر کرد قافله
حالا رسیده شام... حرم بینِ هلهله
سنگینتر است وزنِ نگاهِ حرامیان
از وزنِ بندها... غُل و زنجیر و سلسله
بر پیکرِ همه اثرِ تازیانههاست
تاول به دستها و رویِ پاست آبله
زخمِ زبان زدند به دُردانهیِ حرم
تنها برایِ خندهیِ خولی و حرمله
شد عمّهیِ سهسالهیِ سادات روضهخوان
هر نیمهشب میانِ قنوتش به نافله
زینب کجا و طعنهیِ نامحرم و طناب؟!
زینب کجا و کوچه و بازار و اضطراب؟!
سیلی و تازیانه به جایِ خودش ولی...
زخمِ زبان و طعنه مرا میدهد عذاب
این بدترین شکنجه و سنگینترین غم است
همراهِ شمر و حرملهها... زینب و رباب
ناموسِ مرتضی شده اَسبابِ خندهها
پایِ سرِ بریدهیِ در مجلسِ شراب
با نالههایِ دخترِ دردانهیِ حسین
شد کاخِ شام بر سرِ والیِ آن خراب
عالَم فدایِ نالهیِ دردانهیِ حسین
شد دخترِ سهساله که پروانهیِ حسین ....
کنجِ خرابه بویِ خوشِ سیبِ سرخ داشت
ویرانه زیر وُ رو شد و شد خانهیِ حسین
دختر زبان گرفت و همه ناله میزدند
جان میگرفت روضهیِ جانانهیِ حسین
با پشتِ دستِ کوچکِ خود رویِ لب زد و...
خوابید رویِ رگ... نَه سرِ شانهیِ حسین
دِق کرد و هِقهِقش دمِ جاءَالحقی شد و...
گفت العجل تمامیِ افسانهیِ حسین
#صفر #خداحافظ_محرم #کوفه #شام
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع مسلمیه اوّل محرّم شهادت حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام
سفیرِ مضطر و لبتشنه میپرد از خواب
ابوتراب صدایش زده شده بیتاب
چه آمده به سرِ این پرستویِ ارباب
به حرمله که نظر کرد گفت وای رباب
نوشتهام که بیایی ولی پشیمانم
به یاد طفلِ حرم مضطر و پریشانم
تو را به پهلویِ زخمیِ مادرت برگرد
به خون سرخِ امیرِ قلندرت برگرد
به پارههایِ وجودِ برادرت برگرد
به دستوپا زدنِ تازه گوهرت برگرد
گلویِ نازکِ اصغر کجا و تیرِ و کمان
نیا که نقشه برایِ سرت کشیده سنان
نیا که سکّه شده حرفِ کوچه و بازار
نیا که قافله را شمر میدهد آزار
نیا که پایِ سرت میزنند زنها زار
نیا که جمع شده بهر کشتنت ابزار
چه زخمها بنِشیند حسینِ من به تنت
به گرگها برسد پارههایِ پیرهنت
میان سینهیِ تو نیزه را شکستند و ....
دو دستِ فاطمیون پایِ نیزه بستند و ....
چقدر پایِ سرت دورِ هم نشستند و ....
زبانِ شاعرتان لال آه مَستند و .....
چه حرفهایِ بدی که به خواهرت نزدند
بخوان فرج چه لگدها به دخترت نزدند
📃۱۴۰۴/۳/۱۲
#مسلمیه #اول_محرم #حضرت_مسلم_ابن_عقیل_علیه_السلام #کوفه
#حسین_ایمانی
@sehreashk