اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم مُخمّس_ظهرتاسوعا_حضرت عباس علیه السلام می کِشم آه  سَرِ راه  چرا اُفتاده؟ دست و مَشک و عَلَمِ ماه ...جدا افتاده کِل کشیدند همه  شاهِ وفا افتاده چوُ میانِ همه‌یِ کرب‌وبلا  افتاده... عَلَم افتاد زمین  شاه زِ پا افتاده علقمه پُر شده از بویِ گلِ یاس...چه شد؟! روضه‌ها پخش‌وُپراکنده شد احساس چه شد؟! با دو چشمی که شبیهَند به الماس چه شد؟! دست و مَشک و عَلَم و پیکرِعباس چه شد؟! تنَت اینجاست  دو دستِ تو کجا افتاده؟! اِی علمدار   غمِ تو کمرم را تا کرد دیده‌یِ بسته‌یِ تو چشمِ حرامی وا کرد علقمه خون به دلِ مادرمان زهرا کرد قسمتِ فاطمیون ضربه‌یِ سیلی‌ها کرد چشمِ هیزی طرفِ خیمه‌یِ ما افتاده بعد تو می‌شکند حرمتِ بانویِ حرم می‌خورد مُشت و لگد میوه‌یِ قلب و جِگرم معجری سوخته بر مویِ سری پایِ سَرم تو که پهلو بزنی بر رویِ نیزه  قمرم رَدِّ سیلی به رویِ فاطمه‌ها  افتاده تو زمین خوردی و از چشمِ حرم آب اُفتاد رَدّ پایی به رویِ چادر مهتاب افتاد از رویِ ناقه‌یِ عُریان گلِ بی‌خواب افتاد صورت دخترکِ قافله در قاب افتاد گوشها پاره شد... آویز چرا افتاده؟! اوّلِ روضه اگر قحطیِ آب است حسین بعد از این خواهرِ تو خانه‌خراب است حسین پایِ سرنیزه دو دستش به‌طناب است حسین اوجِ غمهایِ حرم بَزمِ شراب است حسین ندبه خواندیم به لبهایِ تو جا افتاده @sehreashk