؛ ❌ متن شبهه:👇👇 چارلی چاپلین: من اگر پیامبر بودم، رسالتم شادمانی بود، بشارتم آزادی و معجزه‌ام خنداندن کودکان، نه از جهنمی می‌ترساندم و نه به بهشتی وعده می‌دادم، تنها می‌آموختم، اندیشیدن را و انسان بودن را. پاســخ:👇👇 🔸اولا بارها گفته‌ شده که انتساب اکثر اینگونه جملات به افرادی مانند چارلی چاپلین، حسین پناهی، دکتر شریعتی و.... دروغ است و تنها به دلیل محبوبیت آنها اسمشان را یدک می‌کشند! 🔸ثانیا هر چند متن فوق، از لحاظ ادبی زیباست، اما از لحاظ محتوایی ارزش چندانی ندارد. زیرا همه می‌دانیم که زندگی انسان، تنها خندیدن و خنداندن نیست، انسان از دو بُعد کلی، جسمی و روحی برخوردار است که باید هر دو بُعد را در خود پرورش دهد. البته مساله اهمیت خندیدن و خنداندن و شادی مورد انکار نیست و در ادیان الهی به خصوص دین اسلام فضیلت زیادی برای شادمانی سالم بیان شده و در مطالب گذشته بررسی شده است. 🔸سوم اینکه، هرچند طبق احادیث متعدد، حالت آرمانی زندگی انسانی و پرستش آن است که خالصانه و بدون ترس جهنم و طمع بهشت باشد، و انسانهای عارف و به حق پیوسته چنین‌اند و به این سمت دعوت می‌کنند اما به هرحال برای هدایت توده‌های مردم توجه به نتیجهٔ اعمالشان که به صورت بهشت و جهنم جلوه‌گر خواهد شد بسیار لازم و سودمند است. 🔸از اینها گذشته خنداندن و شادمانی نیاز به رسالت و پیامبری ندارد بلکه این کار از عهده هر دلقکی ساخته است. این پیامبران واقعی هستند که اتفاقاً با اندیشیدن به انسان می‌آموزند که هستی آنها محدود به این دنیا نیست و آخرتی که نتیجه اعمال انسان در آن هویدا می‌شود، بخش اصلی زندگی انسان است و این همان پیامبران واقعی هستند که با آموزش اندیشیدن، مفهوم "انسان بودن" را از یک حیوان دوپا و نیازهای جسمانی فراتر برده و انسانیت واقعی را که با اتصال به منبع لایزال هستی یعنی خدا محقق می‌شود را به بشریت معرفی کرده‌اند. @seraj1397 .