#عاشورایحسینی
#دهمصفر
#نویسنده_مریمالساداتچاوشیزاده
خطبه ی حضرت زینب(س) در مجلس یزید
حمد و ستایش مخصوص یزدان پاک است که پروردگار عالمیان است و درود و صلوات از برای رسول او محمد و آل او صلوات الله علیهم اجمعین است .
هان ای یزید آیا گمان می کنی که چون آسمان و زمین را بر ما تنگ کردی و ما را شهر تا شهر مانند اسیران کوچ دادی از منزلت ما کاستی و بر کرامت خود افزودی و شاد شدی که مملکت دنیا بر تو گرد آمد و چنین نیست ای یزید.
ای پسر طلقا زنان و کنیزان خود را در پس پرده داری و دختران رسول خداﷺ را چون اسیران شهر به شهر بگردانی و در منازل به همراهی دشمنان کوچ دادی در حالتی که از مردان و پرستاران ایشان کسی با ایشان نبود.
و با چوبی که در دست داری بر دندان های اباعبدالله(ع) سید جوانان اهل بهشت می زنی و دلهای ما را مجروح و زخمناک کردی و سلسله ی آل عبدالمطلب را که ستارگان روی زمینند کسیختی، البته زود باشد که به پدران خود ملحق شوی و آرزو کنی که شل بودی و گنگ بودی و نمی گفتی آنچه را که گفتی و نمی کردی آنچه را که کردی ولی آرزو سودی ندارد. سپس حضرت زینب (س) به حقتعالی خطاب نمود و عرض کرد:
بارالها حق ما را بگیر و انتقام بکش از هرکه با ما ستم کرد و نازل گردان غضب خود را بر هر که خون ما ریخت و حامیان ما را کشت.
ای یزید: گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مردگانند بلکه ایشان زنده اند و در نزد پروردگار خود روزی می خوردند و کافی است برای داوری، خداوند کافی است محمد مصطفیﷺ.
ای یزید: اکنون هر کید و مکری که می توانی بکن و هر سعی که خواهی به عمل آور و در عداوت و دشمنی ما کوشش فرو مگذار و با این همه به خدا سوگند که نام ما را نتوانی محو کنی و رأی تو کذب و ایام سلطنت تو قلیل و جمع تو پراکنده می شوند.
از خداوند می خواهم که ثواب شهدای ما را تکمیل فرماید و هر روز بر اجر ایشان بیفزاید و در میان ما خلیفه ایشان باشد و احسانش را بر ما دائم دارد که اوست خداوند رحیم و پروردگار و دود و او کافی است و در هر امری.
یزید پس از خطابه ی حضرت زینب(س) با اطرافیان خود مشورت کرد که با آنان چه کند؟ ناگاه مردی از مردم شام نگاه کرد به فاطمه دختر امام حسین(ع) و به یزید گفت:این دخترک را به من ببخش جناب فاطمه(س) با شنیدن این سخن به خود لرزید و به جامه ی عمه اش زینب(س) چسبید.
و گفت عمه یتیم شدم اکنون باید کنیز مردم شوم.
حضرت زینب رو به مرد شامی کرد و گفت: دروغ گفتی والله ملامت کرده شدی هیچ یک اختیار چنین کاری ندارید.
روایت شده یزید دستور داد تا اهلبیت(ع) را با علی بن الحسین(ع) در خانه ای که متصل به خانه ی خودش بود جای دادند و بعضی گفته اند در جای خرابه ای حبس کردند که نه سرما و نه گرما را از آن نمی توان دور کرد و در این مدتی که در شام بودند نوحه و زاری برای امام حسین(ع) و یارانش کردند.
* اَللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَ الْعَذابَ (الاَْلیمَ) *
ادامه دارد ... .💯
@shabih_shohad_bashim