من که تسبیح نبودم، تو مرا چرخاندی مُشت بر مهره‌ی تنهایی من پیچاندی مهر دستان تو دنبال دعایی می‌گشت بارها دور زدی ذهن مرا گرداندی ذکرها گفتی و بر گفته‌ی خود خندیدی از همین نغمه‌ی تاریک مرا ترساندی بر لبت نام خدا بود، خدا شاهد ماست بر لبت نام خدا بود و مرا رقصاندی دست ویرانگر تو عادت چرخیدن داشت عادتت را به غلط چرخه‌ی ایمان خواندی قلب صد پاره‌ی من مهره صد دانه نبود تو ولی گشتی و این گمشده را لرزاندی جمع کن: رشته‌ی ایمان دلم پاره شدست من که تسبیح نبودم، تو مرا چرخاندی 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky