. آشیان آشیان را امن کردیم، امنیت را یاربرد شأن پیمانی که بستیم، برسر بازاربرد ان دل صافی که با عشق وامید برداشتبم اعتبارش را به هرچشمی که دید،، انکاربرد زلف مشکینش به هر بیگانه ساز عشق بود چشمم ازتعداد وارقام رقیب آماربرد سالیان، بگذشت ودر بزم وغم ناگفته ها از لب خاموش دوست داران خوداسرار برد نا‌‌ به سامانی، چنان در ناکجای روزگار کار این دیوار کج راغفلت معماربرد (قمر) 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky