بیعت نمی‌آید اگر بر نیزه‌ها باید سرش باشد زبانم لال زیر سمّ اسبان پیکرش باشد اگر بر گردن او بیعت طغیانگری...حاشا نیاید تا زمانی که جهانی یاورش باشد سلیمانم همان بهتر که پنهان باشد از دیوان اگر باید به دست دیگران انگشترش باشد اگر بر چهره‌ی مظلوم ردّ اشک می‌بینی طنین آیه‌ی امن یُجیبُ‌المضطرش باشد قرار این است عصر ما نباشد عصر عاشورا قرار این است خورشید سحر در محضرش باشد یتیمی خواب دیده خواب خوب خانه‌ای را که پدر با نان گرم و تازه در پشت درش باشد به خود می‌لرزد از سرما و می‌گوید به زیر لب زمستان است امّا روزهای آخرش باشد 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky