دخیل حضرت عشق ست التماس قنوتم بخوان تو حرف مرا باز، از خطوط سکوتم بگیر دست دلم را شکسته بال عروجم نچیده سیب ز جنت، رسیده وقت هبوطم هنوز خواب خوش من،  تصور بغل توست به فکر اوج گرفتن، به نقطه‌ی ملکوتم کجاست جنگل سبزی که اشکهای مرا خورد چقدر خسته شبیه، کویر تشنه‌ی لوتم دوباره شعر اسیر حضور قافیه ها شد بخوان تو بغض سکوتِ من از میان خطوطم 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky