قلم بدست گرفتم سُرایم از زهرا
همان که بضعهء نور است و همسر مولا
یگانه مادر با فضل مجتبا و حسین
یگانه زینتِ عرشِ خدای جلّ علا
چگونه خامه تواند سراید از فضلش
که بود در همه دوران همیشه بی همتا
همو که ام ابیها لقب ستانده ز مهر
همان که بود چو مادر به حضرت طاها
به عرض تهنیَت از جانب خدای جهان
به وقت زادن او جبرئیل داده صلا
خبر رسانده به باغ و به گلشن و گلزار
ز نور تازه رسیده به افتخار، صبا
نه ارضیان به شعف گرم شادی اند، فقط
که عرشیان به سماعند در فراز سما
ز ابتهاج به تن کرده دشت از سر شوق
لباس نیک و قشنگی ز لالهء حمرا
بنات نعش گرفته سماع مستانه
مثال اختر ناهید و شاخهء جوزا
اگر بحار شود جوهر و درخت، قلم
فضائلش نتوان کرد جملگی احصا
یگانه زهرهء خلقت یگانه گوهر دهر
یگانه نور تجلّیِ خالق والا
■
گُوهر نداشت مگر طاقت جمال تو را
که در میان صدف ره گشود سوی خفا
توئی یگانه سپهری که آفتاب رُخت
ربوده رونق ماه و فروغ شمسِ ضُحی
ز شمع فضل تو عیّوق برفروزد نور
ز چلچراغ خصالت دهد فروغ، سُها
به کیمیای نظر خاک را توانی کرد
به یک اشارهء خود همچو لولوِ لالا
ثنای مدح تو را خامه کی تواند گفت
که عاجزست بسی خامه از مدیح و ثنا
حریم بحرِ تو را آب گر نظاره کند
به سجده آید و گیرد طریق استسقا
زهی هزار سعادت که از عطا بخشی
خدای مهر تو را داده شاخهء طوبی
تو را بشر نتوانم بگویمت زیرا
فراتر از بشری تو فراتر از حوراء
به جز رسول و به جز انبیا عالیقدر
خدای عالمیان نیز کرده مدح تو را
به این قصیده "محمد" که گفت در وصفَت
امید بسته که مُزدش دهی به روز جزا
#محمد_خوش_آمدی
#مدح_زهرا
🟩 عضو کانال
💠💠💠💠💠💠
در محفل ما شعر سخن می گوید
👇👇👇
@shaeranehayemahkhaky