مرز میان دوست با دشمن چه نزدیک است وقتی بصیرت باشد آنجا مرگِ تشکیک است یخ بسته فریاد پرستوهای آزاده دنیا شبیه جنگلی بی روح و تاریک است موشی به جان مردمِ سرگشته افتاده گویا جهان یک آزمایشگاه فیزیک است آزادی و آزادگی در خون خود غلتید فردا، اسیر گفتگوی دیپلماتیک است تا مثل قاسم ها به میدان پای نگذارند دنیا به دست عده ای جنتلمن و شیک است «ما از نژاد برتریم! اصلاً خداوندیم!» این منطق ارباب های کفر و لائیک است دجال، بسته ربنای دست هامان را آیینه ای که سر به سر، اسباب تحریک است حلقِ زمین از تسلیت خالی ست وقتی که دنیای غرق هالُوین، لبریز تبریک است جامِ جهانی، بازیِ جنگ جهانی هاست از مرگِ انسان ها مهمتر هم، المپیک است هر ماه در خاورمیانه، برج می سازند این سو ولی غزه، نواری تنگ و باریک است در منطق این منطقه، پاسخ نباید داد بی اعتنایی! این خودش یک جور تکنیک است تصویرِ مرگِ عاطفه از پنجره پیداست ای کاش می گفتند این جلوه، گرافیک است از مطبخِ غم می رود در مسلخ خون، زن موسیقیِ جنگ جهانی تا کلاسیک است! آهِ فلسطین در دل آیینه ها مانده وقتی زمین، گلدانی از مرگ رمانتیک است تاریخ را بستند بر تیرِ شب اعدام جای گلوله در دلِ فرش پازیریک است دارد خبر از روزهای سبز آزادی افکار و رویایی که پخشِ بر موزائیک است ای کارگردان پس کجایی!؟ سوژه آماده ست! این قصه به اندازه ی کافی تراژیک است! یخ کرده یک کودک میان آتش جنگ و پهبادِ لامذهب فقط، سرگرم شلیک است حس می کنم بوی تو را تنهاترین سردار وقتی مسیر سردخانه، پر ترافیک است این جمعه، چشمان همه در غزه می گردد این روزها آقا به ما بسیار نزدیک است ✅️‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky